هشتمین ماهگردت مبارک فرشته کوچولوی من
امروز 10 مرداد ساعت 7.20 صبح هشت ماهت تموم شد فرشته کوچولوی من، همه زندگی من، نفسم 8 ماهگیت مبارک عزیز دلم تا حالا فرصت نشد خاطره زایمانت را اینجا بنویسم ، امروز چون نمیخوام از چیز غم انگیزی بنویسم خاطره اونروز بزرگ زندگیم را برای تو مینویسم دقیقا 3 روز قبل از تاریخی که برای سزارینم تعیین شده بود من سرمای بدی خوردم و اونهم بدلیل سهل انگاری که خودم کردم و دوشنبه شب که هوا خیلی سر شده بود با نوید به بهونه خرید شونه واسه فرشته کوچولومون رفتیم بیرون! همون شب باد سردی به صورتم خورد و شب که برگشتیم خونه تب و لرز شدید گرفتم و صبح با بدنی کوفته از درد از خواب بیدار شدم . اون شبها را یادم میاد که من همیشه نصف شبها با تک...