الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

روز مادر و یه شب به یاد موندنی

    درکنار نام پاک فاطمه ، جانماز عشق را وا میکنم ، دست حاجت را به عشق فاطمه ، روبسوی نور ،بالا میبرم ; با قسم بر آبروی حضرتش ، آرزویت را تمنا میکنم   روزتون مبارک مامانهای نازنین  -. - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . - . -    روز مادر امسال یه خاطره قشنگ و به یاد موندنی واسمون به همراه داشت دیدار دوباره مامانهای نی نی وبلاگی بعد از حدود یکسال ، که به لطف گروهی که تو واتس تشکیل دادیم  و بعد از مدتها بی خبری از هم خبردار شدیم و برنامه ریزی کردیم که باز هم دور هم جمع بشیم و قرارمون شد واسه ...
15 ارديبهشت 1393

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

داریم میریم مشهد ، فردا شب ،   بالاخره امام رضا (ع) دوباره الینای من رو طلبید ،   پارسال که رفتیم  یه حال و هوای دیگه ای داشتیم ، به هر دری زده بودم بسته بود ...   اما امسال با دلی پر از امید ، برای شکرگذاری میرم پابوس امام رضا ،   اسم هتلی که  رزرو کردیم " معجزه " است ، این رو به فال نیک گرفتم    یا امام رضا یا ضامن آهو     کَرَم و لطفت را یکبار با معجزه ای که پارسال دیدم به الینای من دادی ، این بار هم دست مهربونت را به   سر دخترکم بکش .     نمیه شعبان مهمون حرم  امام رضا  (ع)  هستیم .    ...
31 خرداد 1392

18 ماهگی

الینای نازنینم 18 ماهگیت مبارک    نفسم زندگیم  18 ماهگیت مبارک    روزهای سختی را با هم پشت سر گذاشتیم دخترکم  ،برای روزهای که در  پیش رو داریم آرزویم سلامتی   و تندرستی  توست عشقم    همچنان بی صبرانه منتظر روزی هستم که شاهد قدم برداشتن استوارت در مسیر زندگیت باشم   مادر را بیشتر از این بی تاب شنیدن کلمه مامان نگذار دخترکم    چشمهای نگران پدر را با شنیدن کلمه بابا از لبان قشنگت ، ستاره باران کن نازنینم    بدان که تا همیشه عاشقانه دوستت داریم من و بابا  ...           این کفشها ، را برای ال...
10 خرداد 1392

مادر

به مناسبت روز مادر میخواستم یه پست بذارم اما از اونجایی که برای اولین بار یه پست مرموز گذاشتم و هر و وقت  می آمدم اینجا یا باید به دوستهای گلم رمز میدادم یا باید جواب محبتهاتون را میدادم  یادم میرفت و رسید به امروز!!    این روز را به همه مامانهای دنیا   چه اونهایی که الان مامان ما مامانها هستند مثل مامان گل خودم   چه اونهایی که مامان فرشته کوچولوها هستند  مثل خودم و دوستهای گلم   چه اونهایی که قراره  انشالا انشالا انشالا مامان بشن  مثل دوست خوبم شبنم جون  همگی بگیم آآآآآآآآآآآمین   تبریک میگم   و  یه مسج خیلی خوشکل که ...
15 ارديبهشت 1392

بهاری نو مبارک

عطر نرگس،     رقص باد ، نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوتران مست ،     نرم نرمک میرسد اینک بهار ،                           خوش بحال روزگار   سالی که گذشت با تمام خوبیها و بدیها ، با اشکها و لبخندها ، خاطرات تلخ و شیرین ، گذشت و رفت و  هر آنچه که  بود برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد و بر زمین افتاد و سالی دیگر گذشت، امیدورام سالی که در پیش رو داریم سالی باشد که لحظه لحظه آن سرشار از شادی و سلامتی و عشق به زندگی برای همه همه همه دوستان خوب و همراههای همیشگ...
2 فروردين 1392

تولد یکسالگیت مبارک فرشته ی من

الینای ناز مامان  دختر ناز ناز بابایی خوشکل خانوم ، زندگیم ، عمرم ، نفسم     تولد یکسالگیت مبارک فرشته کوچولوم یکسال از بودنت کنارم میگذره  یکساله که نفسم به نفس تو بنده   یکساله که هر لحظه اش صدای قلب تو ضربان زندگی منه  یکساله که هر شب در آغوش میگیرمت و صدای نفسهای تو لالایی منه   یکساله که هر صبح دیدن روی ماهت طلوع خورشید منه یکساله که لمس پوست لطیفت قشنگترین احساس منه  یکساله که آغوش کوچولوی تو امن ترین جای  دنیای منه  یکساله که بوسیدن گونه های سرخت عاشقانه ترین احساس منه   الینای من ! دلم برای روزهای آغاز تولدت تنگ شده&nb...
11 آذر 1391

هشتمین ماهگردت مبارک فرشته کوچولوی من

امروز 10 مرداد ساعت 7.20 صبح هشت ماهت تموم شد فرشته کوچولوی من، همه زندگی من، نفسم 8 ماهگیت مبارک عزیز دلم   تا حالا فرصت نشد خاطره زایمانت را اینجا بنویسم ، امروز چون نمیخوام از چیز غم انگیزی  بنویسم خاطره اونروز بزرگ زندگیم را برای تو مینویسم دقیقا 3 روز قبل از تاریخی که برای سزارینم تعیین شده بود من سرمای بدی خوردم و اونهم بدلیل سهل انگاری که خودم کردم و دوشنبه شب که هوا خیلی سر شده بود با نوید به بهونه خرید شونه واسه فرشته کوچولومون رفتیم بیرون! همون شب باد سردی به صورتم خورد و شب که برگشتیم خونه تب و لرز شدید گرفتم و صبح با بدنی کوفته از درد از خواب بیدار شدم . اون شبها را یادم میاد که من همیشه نصف شبها با تک...
10 مرداد 1391

3،2،1، 3 ماه تمام شد!

3ماه گذشت 3 ماه از اون روزی که برای اولین بار با چشمهای پر از اشک توی اتاق عمل دیدمت یه دختر ریزه میزه سرخ و سفید که با تمام وجودش گریه میکرد  و من بعد از 9 ماه انتظار تو رو دیدم کوچولوی من ! گل من تولد3  ماهگیت مبارک. 5شنبه ای که گذشت به مناسبت سومین ماهگرد تولد الینا یه جشن تولد کوچولو برای الینا خونه مامانم گرفتیم و خاله های مهربون الینا کادوهای قشنگی واسه الینا جون خریدن :   خاله ملوک یه تروال 50 تومنی ،خاله مریم یه دست لباس خوشکل یه پیراهن و جوراب شلواری و روفرشی ، خاله شهلا یه عروسک که حامله است و یه عروسک کوچولو تو شکمش داشت! خاله منیر یه شورت صورتی قشنگ و یه سی دی شاد آهنگ واسه نی نی ها  ، میثم پسر خاله ...
13 اسفند 1390