الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

الهی به امید تو

1391/4/21 11:05
5,370 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستهای خوبی که در این مدت با نظراتتون و مهمتر از همه دعای دلهای آسمونیتون من و الینا رو تنها نذاشتید . 

  به همون دلیلی که قبلا گفته بودم واسه دوباره نوشتن اینجا خیلی تردید داشتم  اما دلم نمیاد اینجا رو که یه روز با هزاران شوق و امید و آرزو واسه فرشته کوچولوم ساخته ام تعطیل کنم ، من از همون روزیکه اینجا شروع به نوشتن کردم  تصمیم داشتم طوری مطالبم را بنویسم که دلبند نازم  وقتی بزرگ شد با خوندن مطالب اینجا که ممکن تا اونموقع من یادم بره یا حتی نباشم ، لبخندی گوشه لباش باشه و ازلابلای کلماتم عشقی که با تولدش تو وجود من متولد شد را بفهمه و درک کنه .اما وقتی نگاهی به چند پست آخرم میندازم حتی خود من هم دوست ندارم انها را بخونم و با یاد آوریشون دلم به درد میاد و بازم اشک تو چشمام میلرزه .بخاطر همین تا اونجایی که میتونم  و بتونم  جلوی غمهایی که بعضی وقتها بد جوری روی دلم تلمبار میشن و تا مرز منفجر شدن پیش میرن! را میگیرم و دیگه اینروزهای تلخ را اینجا نمیشمارم و میسپرم به باد تا از خاطرات اینجا پاکشون کنه .خیلی سخته و  اینروزها دارم توی زندگی واقعی ام همینکار رو میکنم و هر وقت کسی حال الینا را میپرسه یه لبخند زورکی تحویلش میدم و میگم:"خدا رو شکر بهتره! " اما تو دلم امیدم به همون ارحم الراحمین که میدونم دورا دور هوای من  و الینا رو داره پس لزومی نداره بقیه را با شنیدن خبرهای بد از الینا ناراحت کنم .

چند سال پیش وقتی مجرد بودم به همراه خانوادم واسه مکه ثبت نام کردم و وقتی الینا 3 ماهش بود اسم من در اومد اما بخاطر اینکه الینا کوچک بود من برای مشرف شدن ثبت نام نکردم حدود 20 روز پیش مامانم و خواهرام به خونه خدا رفتن ، همه قبل از رفتن میگفتن تا میرسیم اونجا اولین کسی که اسمش را میبریم الینا ست و واسه شفای الینا دعا میکنیم . چند روز بعد از رفتنشون حال الینا خیلی بد شد و تشنجهای بدی داشت هر وقت با مامانم اینا تماس داشتند اولین چیزی که میپرسیدن حال الینا بود و همشون حتی حسین کوچولو هم با همون دل کوچولوش اولین  آرزویی که  کرده بود خوب شدن حال الینا بود. اما حال الینا بد بود و روحیه من بدتر طوریکه نتونستم بیام سرکار و 1 هفته مرخصی گرفتم و موندن کنار الینا  حداقل من را آرومتر میکرد.

با همه اینها بازم میگم الهی به امید تو !شفای الینا و همه فرشته های کوچولو فقط و فقط و فقط با تو یا رب!

بابای الینا هر وقت الینا خوابه کنارش دراز میکشه و بوش میکنه  ، بهش میگم نوید چرا اینطوری بوش میکنی؟ میگه : تا حالا بوش کردی ؟ بوی فرشته ها رو میده .

هفته دیگه داریم فرشته کوچولومون را باز میبریم دکتر تهران . میدونم نیازی به گفتن نیست و شما دوستهای خوب و مهربون مثل همیشه  دعاهای قشنگتون بدرقه راه فرشته کوچولوی ماست.

در ادامه یه سری از عکسهای الینا را میذارم.

 

اولین بار که الینا تو صندلی ماشینش نشست:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خوابیدن فرشته کوچولوی من :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اولین تکیه زدم به بالشت الینا خانوم که چند ثانیه بیشتر طول نکشید و یه وری شد!

عاشق این دو تا عکستم عزیزم که 3 ماهت  تموم شده بود و تازه داشتی شیطونی کردن را یاد میگرفتی:

 

 

آخرین عکس هم عکسی که تو بیمارستان از الینا گرفتم نمیدونم چرا تا حالا این عکس را از گوشیم پاک نکردم و با دیدنش یاد تلخترین و بدترین لحظات زندگیم می افتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (42)

الهام مامان رامیلا
21 تیر 91 10:52
انشالله منا جان الهی به امید خودش انشالله این بار از شهر ما با دست پر برگردی و خدا مراد دل همه ما یعنی شفای الینا رو بده خدا به حق همون خونه اش که مامانتینا توش هستن شفای الینا رو میده امید به خدا


مرسی الهام جون
لیلا
21 تیر 91 12:01
سلام عزیزم-من اولین باریه که به وبلاگ شما سرزدم الان چشمام اشکی اند خیلی برا الینای عزیز ناراحت شدم ولی مطمئنم زود خوب میشه فقط باید داروهاشو خیلی دقیق وسروقت بدی چون ما هم توی فامیل از این موردها داشتیم و الان خوب شدن ، انشالله امام رضا صداتو میشنوه و دخترتو شفا میده از اون بخواه و التماسش کن تا کمکت کنه.از طرف من ببوسش انشالله تا عید فطر خدا عیدی خوبی بهت بده و خوشحالتون کنه
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
21 تیر 91 12:26
منا جون خیلی خوبه که توکلت به خداست. انشالله که روز به روز بهتر بشه. با نیومدنت به وب چیزی درست نمیشه و مطمئنا الینا جون وقتی بزرگ بشه و پستها رو بخونه، میفهمه پدر و مادرش چقدر براش زحمت کشیدن، ناراحتی کشیدن و غصه خوردن. اونوقت بیشتر قدرتون رو میدونه. به امید فردایی بهتر برای الینای گلم و تمام بچه های نازنین.
مریم مامان ملینا
21 تیر 91 13:10
انشالا که هرچه زودتر الینای گلمون خوب میشه و مامان منای عزیز هم که مثل همیشه امیدش به خدا هست و ناامید نمیشه..... انشالا که دفعه ی بعد با خبرهای خوب برگردی عزیزم. ما همیشه بیاد فرشته کوچولوت هستیم. بی خبرمون نذار
sahar
21 تیر 91 13:16
شک نکن نتیجه میگیری درمانش رو ادامه بده و دلسرد نشو بازم میگم دخترخاله من دقیقا مثل الینای تو بود تشنج میکرد جوری که همه میگفتن به صبح نمیرسه الان سر و مر و قلمبه س بیماری مال ادمیزاده منا و هیچ ربطی به رحمت خدا نداره . یه اتفاق زمینیه ولی مطئن باش اعجاز خدا بلخره به سر تو و الینا میباره و اون وقت میام بهت میگم منا دیدی گفتممممممم
مریم مامان نخودچی
21 تیر 91 13:24
سلام منا جونم... قربونت برم داری میای تهران ، منم میخوام ببینمت... خصوصیت چک کن....
sahar
21 تیر 91 13:32
از سحر به الینا :
خاله جون لپ بدم خدمتتون ؟؟
با اون دماغش


سحر جون لپهای الینا بخاطر مصرف یکی از قرصهاش که کورتون دارن و چاقی میارن وگرنه الینا اصلن بچه خوش غذایی نیست!
مامان مانی جون
22 تیر 91 12:15
وای خدا لوپاتو بخورم الهی زودی خوب شه و با شیطنتاش ذله تون کنه
نگار
22 تیر 91 12:19
سلام عزيزم قربونت برم نبينم غمگيني ها؟ اينهمه دوست داري كه هميشه به يادتن و برات دعا ميكنن پس آروم باش و بدون همه چيز درست ميشه خيالت تخت خيلي خوشحال شدم برگشتي بيتابانه منتظر بودم يه خبري از خودتون بديد هرروز بهت سرميزدم اما خب نظر نميذاشتم راستش نميدونستم چي بايد بگم بيشتر بيا بنويس هم مارو از حالتون باخبر ميكني هم ما كنارت ميمونيم تا راحتتر اين دوران رو سپري كني خيالت راحت مطمئن باش به زودي همه چيز تموم ميشه من دلم روشنه خيلي روشن
زهرا
23 تیر 91 10:13
سلام عزيزم اولينباره اومدم وبلاگت دخترنازي داري عزيزم اينقدغصه نخوربيماري الينابرطرف ميشه چون مامسلمانهاخداروداريم معجزه داريم مطمئن باش خداحاجتت وميده منم واسه دخترنازت بعدنمازم تاچهل روزدعاي توسل ميخونم


یه دنیا ممنون زهرا جون
مامان امیرناز
23 تیر 91 12:36
سلام عزیزم خیلی دلم شکست حیف این دختر نازت اما یقین داشته باش خوب می شه یه مادر خوب می فهمه درد یه مادر و از مریضی بچه اش واست دعا می کنم گلم
نرگس مامان ساینا
23 تیر 91 13:54
سلام عزیزم اتفاقی وبتو دیدم. قبلا هم اومده بودم فکر کنم الیناجون خیلی کوچولو بود. اصلا فکر نمی کردم مریض شده باشه. خیلی ناراحت شدم. از رحمت خدا ناامید نشو. در بدترین شرایط شکر کن. اون همیشه مراقب بنده هاشه. دعا می کنم خوب بشه. شاید این کمترین کاریه که می تونم بکنم. دختر گلتو ببوس.
زهره مامان نیایش
23 تیر 91 16:42
یا من اسمه دوا و ذکره شفا . . . همیشه برات آرزوی سلامتی دارم و برای مامانت هم از خدا صبر و قوت بیشتر می خوام الهی به امید تو
ملی مامان میکاییل
23 تیر 91 22:52
ای خدای مهربون خودت این فرشته کوچولومون رو شفا بده فدای اون چشمای معصومه ات بشم من
مامان صدف
24 تیر 91 2:44
سلام منا جون خیلی وقته که جویای حال تو و الینا جون هستم و براتون دعا میکنم ولی نمیدونستم که برات چه پیغامی بذارم تا اینکه جریان بیماری دختر تازت رو به همسرم گفتم تا اون هم براش دعا کنه و اون ازم خواست که حتما برات یه پیغام بذارم و ازت بخوام که نذر کنی و برای سلامتی دختر نازت از صمیم قلب 14 روز سوره محمد رو بخونی ایشالله که روز 15 اثری از بیماری الینا جون نباشه. من خودم چندین بار از این سوره جواب گرفتم ایشالله که تو هم دست خالی بر نمیگردی و از درگاه خداوند راهی برای نا امیدی نیست از راه دور اون الینای خوشگل لپیت رو میبوسم و از خداوند مهربان سلامتی و بهروزیش رو از صمیم قلب میخوام . اینشالله
مریم مامان عسل
24 تیر 91 5:14
منا منا منا جونممممممممممم ممنونم ارت که اومدی و با نوشته ات و عکسای الینا به دلمون امید دادی. دوستتون دارم عزیزای من. تورو خدا مواظب خودتون باشید. بازم صبوری کن خدا تنهاتون نمیذاره من مطمئنم الینا سلامتی کاملشو بدست میاره بزودی. و تو باز هم میای و از شیطونیاش مینویسی. دلم برای دیدنش یه ذره شده بود. مرسی که عکساشو گذاشتی.
خاله نسرین مامان صدف و سپهر
24 تیر 91 9:59
سلام مونا جون.خدا رو شکر که بالاخره یه خبری به ما دادی .مدام به وبلاگت سر میزدم و هر موقع میدیدم خبری ازت نیست دلم میریخت. بازهم هر موقع حال دعا بهم دست میده یا حرم میرم برای الینامون دعا میکنم.مطمئن باش خدا خودش فرشته کوچولومونو حفظ میکنه. روحیه داشته باش.سعی کن نذاری افسرده بشی.الینا مامان شاد و سرزنده می خواد. توروبخدا در اولین فرصت نتیجه ی دکتر رفتنتو برامون بنویس. راستی واااااااااای که این عکس آخری جیگرمو سوزوند. ایشاالله عکسای بعدی دخترمونو با خنده های قشنگش ببینیم.
مامان صفا
24 تیر 91 16:01
قربون اون لپات بشم من لپووووووووووووووو خاله.. بوسسسسسسس قبل اومدن به وبت نذر کردم خبر خوشحالی بزارین صد تا صلوات می فرستم حالا وقت ادا کردن... مثل خودت من و دخترمم میگیم الهی به امید تو.. به امید شفای تمام کوچولوهای نازمون.. تو واقعا مامان قوی هستی موناجونم
صبا
24 تیر 91 19:03
انشاا...دوباره لبخندبه لبهاتون برمی گرده عزیزم.توکلت روازدست نده. کوچولوهاواقعاًبوی فرشته هارومیدن
مامان گیسو جون
25 تیر 91 13:06
سلام عزیز دلم خوبی؟ مونای گلم الهی من قربون اون دلت برم که یه دنیا توش غمه الهی به حق این ماه مبارک به همین زودی حال فرشته نازت خوب می شه قربونش برم با اون لپ های خوشگلش ببوسش
مونا (مامان النا)
25 تیر 91 18:35
مونای عزیزم. من هم همیشه برای الینا جونم دعا میکنم. تو بیمارستان بودن رو هیچکس به اندازه ی من درک نمیکنه. سختیهاش رو یادته از النا ی خودم برات گفته بودم و تو باورت نمیشد! اما با ایمان و توکل به خدای بزرگ و مهربون همه چیز درست شد. ازت میخوام هیچوقت ایمانت بخدا رو از دست ندی و انرژی مثبت رو هزاران برابر به الینای نازم بدی. روی ماه هردوتون رو میبوسم عزیزم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
27 تیر 91 10:24
عزیزم حال دخترگلمون چطوره. دوباره بردیش دکتر؟ چی گفت. ما رو بیخبر نذار گلم. همیشه تو فکرتونم.
مامان نوژاجونی
27 تیر 91 20:12
سلام خانمی.اتفاقی وبتودیدم وکلی اشک.یادبچهگیهای خودم افتادم که بیمارستان بستری بودم وآزماشایی که ازم میگرفتنو حال بدمامانم موقع اشک ریختن من.ایشاله که زودترخوب میشه توروخدابی تابی نکن .میدونم سخته اما سعی کن روحیه تونبازی
سارا
28 تیر 91 15:26
خیلی سخته. خیلی. اما امیدواریم به لطف بی کران خدای مهربون. ان شاءالله که خیلی زود حال دختر نازمون خوب میشه.
مامان کیان
29 تیر 91 13:02
الهی خاله قربون اون دستای کوچولوت بره چقدر دلم برای الینا تنگ شده بود.خوب کاری کردی عکس های الینا رو گذاشتی
mamani helena
29 تیر 91 23:21
khososi dari
یلدا
30 تیر 91 23:22
سلام منا جان خوبی عزیزم .الینا جونم چطوره؟
نسرین مامان باران
31 تیر 91 10:08
امیدوارم هرچه زودتر دختر نازت خوب شه
مامی امیرحسین
2 مرداد 91 15:03
دعاتون میکنم در هر قنوت...بی اغراق...قربون لپای نازت بشم خاله جون.بخند تا مامانت قوی تر بشه.گرچه الانشم خیلی قوی و محکمه میدونم
مامان ماهان
2 مرداد 91 16:18
فداش بشم من الهی به حق این ماه مبارک الینای جون ما خوب بشه چه لپای نازززززززززززززززززی داری بوووووووووووووس
یاس
3 مرداد 91 2:31
دلم گرفت از دیدن عکس آخری.به امید روزی که هیچ بچه پاک و معصومی تویه تخت بیمارستان نباشه.برات دعا میکنیم به امید اینکه خدا قابل بدون و سلامتی دختر نامون بهش برگرده
مامان نيروانا
3 مرداد 91 11:19
عزيزم مناي من و اليناي قشنگ معصومم! خيلي بيادتونم حتي اگه هميشه رد نگاهم ديرتر از بقيه دنبالتون كنه كه اونم بخاطر نااميدييه كه هي ميام و ميبينم پست جديد نيست و ديگه يه مدت نميام. بابت اين تصميمت كه اين روزها و غمهاش رو به باد بسپري خوشحالم مناجون. منم باورم اينه كه تموم ميشن اين غصه ها و اليناي عزيزم مثل همه ي بچگياش شادي ميكنه. براي رسيدن اون روز براتون لحظه شماري ميكنم و بازم دعا ميكنم كه اين سفرتون به تهران هم نتايج خوبي داشته باشه. صبور باش و سخت مقاوم. يه معذرت خواهي و اون اينكه هنوز آيه الكرسي هايي كه قول داده بودم به 114 تا نرسيده. ميخونمشون ولي كه مديون عهدم نباشم. منا جون خيلي دوسِت دارم. اليناجون عشق مني، ميبوسمت و به دستاي مهربون خدا ميسپارمت. به اميد خبراي خوشتونم
مادر کوثر
4 مرداد 91 10:03
سلام عزیزم امیدوارم به حق این ماه مبارک الینای کوچولوی شما شفای پیدا کنه میدونم خیلی سخته میتونم یه کم درکت کنم
مریم مامان عسل
4 مرداد 91 21:34
منا جان منتظرم بیای و یه پست جدید بذاری.
خاله جون
4 مرداد 91 23:54
سلام عزیزم انشالله الینا جونم به این ماه مبارک رمضان هرچه زودترزودترخوب خوب بشه.الهی آمین
جوجه نارنجی ما
5 مرداد 91 17:52
سلام عزیزم من امروز از طریق مامی امیر حسین با شما آشنا شدم واقعا از این موضوع ناراحت شدم الهی خدا به حق این روزها دخترتون رو شفا بده خاله جون واقعا به خاطر واکسننننننننننننننننننننننننننننن/.خدای من آخه چرا؟ عزیزم منم واسه کوچولوی نازت آیت الکرسی میخونم الهی خدا شفاش بده من مشهد میشینم پیش امام رضا ییادت میکنم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
8 مرداد 91 8:28
سلام عزیزم. الینا جون چطوره، بهتره انشالله.
ندا مامان نيايش
10 مرداد 91 10:39
سلام عزيزم . ايمان داشته باش كه روزهاي سختي تموم ميشه و الينا كوچولو مثل همه فرشته هاي كوچولوي ديگه مشغول طنازي ميشه . عزيزم سوره نصر رو هر روز بين نماز ظهر و عصرت بخون . سختي ها رو رفع مي كنه .
مامان نیایش
10 مرداد 91 12:18
سلام عزیزم خوبی الینا جون خوبی منا جون همیشه به یادتونم و براتون دعا میکنم شاد باشید
ماندانا
11 مرداد 91 7:10
سلام دوست عزيزم، من امروز براي اولين بار وبلاگ اليناي عزيز رو ديدم خدا رو به همين ماه عزيز قسم ميدم كه هر چه زودتر فرشته كوچولوت خوب بشه و از اين به بعد فقط صداي خنده هاشو بشنوي خدايا خودت حافظ همه عزيزامون باش
مستانه
14 مرداد 91 18:16
سلام عزيزم خوبي؟ منم يه جوري با دخملي درگيرم البته آنيتا تشنج نداشته ولي نوارش خوب نبوده و ميگفتن تشنج بدون علامت داشته ولي چون خيلي دکتر بردم شايد بتونم کمکي بهت بکنم عزيزم خواستي زنگ بزن صحبت کنيم من دخترم رو غفراني و .... بردم منم خيلي داغونم اما بايد خيلي مقاوم باشي خيلي زياد 09127649832
سحر
27 شهریور 91 19:46
سلام عزيزم.چيه اين همه نا اميدي چرا؟ عزيز دلم خدا رو دست كم نگير.ميدونم سخته ولي من سختراشو ديدم. دخترخاله من هر چند روز يه تشنج داشت اونم غير قابل كنترل.الان فوق ليسانس برق مخابرات ميخونه.تحمل و توكل .اون الان ازت انرژي ميخواد.قوي باش