الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

هفته سی و یکم و یک عدد مامان با موهای نارنجی!

1390/7/13 12:21
1,478 بازدید
اشتراک گذاری

در اين هفته اندازه كودك شما به حدود 40 سانتي متر رسيده است. وزن او كمي بيشتر از 1360 گرم است و به زودي شاهد يك افزايش وزن ناگهاني در كودكتان خواهيد بود. او همچنين مي تواند سرش را از يك طرف به طرف ديگر بچرخاند. يك لايه چربي هم در زير پوست او در حال جمع شدن است تا او براي زندگي در خارج رحم آماده شود، در نتيجه بازوها سرها و بدن او در حال بزرگتر شدن هستند.

خوب دیگه عزیزم شمارش معکوس هفته به هفته ات شروع شده و الان تو سی و یک هفته ای شدی!هنوز تاریخ دقیق زایمانم را نمیدونم و دکتر قبلا بهم گفت همه چی بستگی به وضعیتت توی ماه 9 داره منم دوست دارم اونقدری با من و در من بمونی تا حسابی رشدت را کرده باشی و یه دختر تپلی و سالم به دنیا بیای فینگیلی مامان!

دوشنبه نوبت دکتر داشتم و نتیجه آزمایش gtt را دید و گفت باید رژیم بگیرم و با مواد قندی و برنج و ماکارونی تا وقتی تو بدنیا بیای خدافظی کنم! البته من به دکتر گفتم که از همون موقع که نتیجه آزمایش اولیه قندم بالا بود یعنی از تاریخ 18 شهریور تا حالا لب به برنج نزدم و بیشتر غذاهام سوپ و آبپز و یا کبابی هستند بخاطر همین در این ماه اضافه وزن نداشته ام و  خانم دکترم بهم گفت که اینطوری خیلی خوبه و بهمین رژیمت ادامه بده و یه آزمایش قند واسه 10 روز دیگه واسم نوشت به این صورت که اول قند ناشتا بعد صبحانه ای که همیشه میخورم را بخورم و یکساعت بعدش و ظهر نهار بخورم و بعد از ظهر هم یه آزمایش دیگه بدم و تاکید کرد که همون غذاهایی که همیشه خودت میخوری را بخور چون میخوام ببینم با رژیم غذایی خودت قندت چقدر بالا میره.

یه سونو هم واسه اول ماه هشت نوشت و من بیصبرانه منتظرم تا 20 بشه و بیام و تو رو ببینم که چه شکلی شدی عسلک مامان!

تصمیم داشتم موهام رو رنگ کنم چون از قبل از عید نوروز که مش کرده بودم تا الان که مششون رفته بود رنگ نزده بودم و امشب عروسی دعوتیم و هوس کردم موهام را رنگ کنم از دکتر پرسیدم گفت ایرادی نداره و میتونی رنگ کنی .

یه اتفاق جالبی که افتاد این بود که چند شب پیش با بابایی رفتیم و وان حمومت و شامپو و لوسیون بدن و صابون و شیشه شیر واست خریدم البته چند دست لباس خوشکل دیگه هم واست خریدم عسسسسسیسسسسسم

قبل از اینکه از پاساژ بریم بیرون به بابا نوید گفتم تا تو بری وسایل را بذاری تو ماشین من میرم رنگ مو میخرم و میام و وارد مغازه شدم که فروشنده اش یه آقایی بود که کمی تا حدی سوسول بود!(نمیدونم چرا اکثر فروشنده های مرد لوازم آرایشی و بهداشتی ، ایتقدر جنسشون لطییییییفه!!!!) آلبوم رنگ موی reyton را واسم آورد تا ببینم  و داشتم در مورد رنگها سوال میکردم و اونم با آرامش داشت جوابم را میداد که یهو فروشنده انگار که یه دفه برق گرفته باشدش گفت :نه نه نه خانم من اصلا به شما توصیه نمیکنم و با انگشتش به شکمم اشاره میکرد!!!! خیلی حالت صورتش خنده دار شده بود! از اینکارش هم خنده ام گرفته بود هم عصبانی! آخه به اون چه ربطی داشت مردت........ بی........بیییییییییییییییب بییییییییییب!!!!! منم با خونسردی جوابش را دادم که:وضعیتی که من دارم و سلامتی بچه ام واسه خود من از هرکس دیگه ای مهمتره و خیالتون راحت باشه اگه بدونم کوچکترین آسیبی بهش برسه اینکار رو نمیکنم و قبلش با دکترم مشورت کردم پس نگرانی شما دراین مورد لزومی نداره!

شانس آوردم که نوید با من نبود و گرنه اگه عکس العمل فروشنده را میدید اونم به هیچ وجه اجازه نمیداد موهام را رنگ کنم!

دیشب موهام را رنگ کردم البته پشت سرم را دادم نوید رنگ زد و جالب اینکه من رنگی که انتخاب کرده بودم زیتونی بود اما رنگ موهام نارنجی شده! البته نارنجی نارجی هم نه به عسلی بیشتر میزنه ! اینم از شانس من فکر کنم از بس فروشندهه غر زد رنگش خوب از آب در نیومد!

الان اینجا یک عدد مامان با موهای نارنجی نشسته که یه آینه گذاشته دم دستش و هر 5 دقیقه  خودش را تو آینه نگاه میکنه و هوووووف میکشه! اما همکارام بهم میگن چون پوستت روشنه این رنگ مو هم بهت میاد!!!!

راستی الینا جون دیشب بابایی خیلی بات حرف زد به هوای اینکه تو یه تکونی بخوری اما شما فکر کنم خواب تشریف داشتی و جوابی ندادی! طفلی نوید صورتش را چسبونده بود به شکمم و هی صدا میزد الینا جون دخترم بابایی الینا بابایی کجایی خوابی؟؟؟؟؟  تازه وقتی میگفت بابایی خودش خنده اش گرفت که :بابا !!!! یعنی من واقعا دارم بابا میشم !!!!! اما تو انگار نه انگار هیچ حرکتی نکردی و دل بابایی رو شکوندی!

اضافه وزن من تا الان شده10 کیلو!!!!!!!!!

تا حالا هیچوقت اینقدر چاق نشده بودم چند روز پیش متوجه شدم که وقتی می ایستم دیگه میتونم کفشهام رو ببینم و برای دیدن کفشهام باید خم شم به جلو!وااای که چقدر به خودم خندیدددددم!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مامان نيروانا
13 مهر 90 15:15
سلام مناي چاقالو، ايندفعه ديگه دستگيرت كردم. نميذارم اول تو بهم كامنت بدي و بگي دير ميايي و نميايي و ...
نميدونم چرا همه ش آن شرلي رو تجسم ميكنم از وقتي يك عدد مامان با موهاي نارنجي رو ديدم. البته بعد تصحيح كردي كه عسليه والا همه ش عروسك ديش دان نيروانا رو محبور بودم تصور كنم. راستي چه شكلي ميشه آدم با اون موها؟ تنوعه ديگه، يه چند وقت اينجوري باش بعد دوباره برو رنگ كن. اونوقت يه پست بذار ماماني با موهاي رنگين كموني
خوبي منا؟ اميدوارم همه چي خوب پيش بره. بارداري، وزنت، خريدات...
من كه از چيز ميز خريدن برا نيروانا سيرموني ندارم. باش تا ببيني خودتم به روز من ميرسي. اليناي عزيز رو بنواز. شاد باشي




سلاااام فریبا جون
میدونی که با این شکمم نمیتونم از دستت فرار کنم!تسلیم!!!!
میدونی فریبا جون چون اولش انتظار داشتم موهام زیتونی بشه اما نشد خیلی تو ذوقم خورده بود اما شبش که رفتم عروسی همه بهم گفتن موهات خوشرنگ شده و بخاطر مشم هم یه هایلاتی روش افتاده دیگه با رنگشون کنار اومدم!بازم تسلیم!!!!



فريبا
13 مهر 90 15:18
راستي منا خبري از سحر نداري؟ دلم براش تنگ شده، وبلاگشم حذف كرده ديگه با فيلترشكنم نميشه ديدش. منو ازش بيخبر نذار. قربونت


آخرین خبری که از سحر دارم اینکه کفشهاش رو آویزون کرده بالای تختش و اعلام کرده دیگه نمی نویسه!!!!
مریم مامان عسل
13 مهر 90 16:09
عزیزممم!!! کلی منو خندوندی با این پستت. آخه یاد خودم افتادم. آخه منم برای عید نوروز موهامو عسلی رنگ زدم اما چون قبلش موهام شرابی بود و تن قرمزی داشت به جای عسلی نارنجی شده بود!! خلاصه تا میخواستم برم یه کاریش بکنم فهمیدم حامله ام و ماههای اول برام ضرر داشت. بدتر از همه ویارم افتاده بود به رنگ موهام و تا تو آینه به خودم نگاه میکردم اوق میزدم! همه ی مدت حاملگیم با موهای نارنجی سر شد تا الان که دیگه از ریشه در اومده و نارنجی هاش رسیده به پایین موهام! این خاطره رو گفتم تا تو هم به من بخندی! به من و عسلکم سر بزنی خوشحالمون میکنی.


وااای مریم جون چی کشیدی تا آخر بارداریت با موهای نارنجی!!!!
maman nahid
13 مهر 90 22:41
*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***_____________________***
_***_______ـــــــــــ_________***
__***___________________***
___***_________________***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*
منا دلم برات یک ذره شده دارم میترکم . من میدونم با موی نارنجی هم یک مامان جذاب و خوشگلی من در حال ترکیدنم اینترنت هم ندارم


سسلام عزیزم چند وقتی بود خبری ازت نداشتم
چه خوب که اومدی
مرسی گلم شما لطف دارید
وووای نه مواظب خودت باش
منم دلم واست یه ذره شده واسه تو و دخترهای گلت

ماماني هلنا
14 مهر 90 0:21
سلام عزيزم موهاي جديد مبارك ماماني واي خوش به حال الينا با اين ماماني با حوصله و خوش ذوق


سلام پریسا جون
مرسی مامانی هلنای گل
الان من کلی ذوقیدم با این تعریفت
مامان مانی جون
15 مهر 90 13:01
چرا سختش کردی(مامان با موهای نارنجی)؟
بگو آنی شرلی


نه دیگه به اون شددددت نیست یه چند درجه دیگه مونده تا برسه!
مامان نیایش
15 مهر 90 14:54
سلام خانومی خوبی عزیزم الینا جونم که
خدا رو شکر خوبه رنگ موهات مبارک باشهحتما بهت میاد دیگه وگرنه خودت طاقت نمیآوردی


سلام مامانی
مرسی مامانی نیایش جون
آره عزیزم از بس بقیه گفتن خودمم باورم شده !
فاطمه
15 مهر 90 19:33
سلام منا جون،بالاخره از زیر این مسئولیت سنگین سر بلند کردیم،چقدم سخت بود،راستی الینا جون که میاد تو بغل مامانش؟


سلام فاطمه جون
مرسی عزیزم
دخملی گلم اگه دختر خوبی باشه آذر ماهی میشه
مامان گیسو
16 مهر 90 1:18
سلام مونا جونم خوبی ؟
مبارک گلم ان شاا... به سلامتی و دل خوش
این هفته به بعد یهویی یه سنگینی عجیبی می آد سراغت و تمام وجودت درد می گیره نگران نشی دردشم شیرینه
یوسسسسس


سلام عزیزم
من خوبم شما خوبی مامانی فرشته جون؟
مرسی عزیزم وااای درست میگی دیشب یه زیر شکمم یهویی درد گرفت که نتونستم مثل همیشه پیاده روی کنم و خیلی ترسیدم برگشتم خونه!!!
منم بووووووووس هزار تا واسه گیسو جون و مامان گلش
مامان پارسا جون
16 مهر 90 11:19
سلام خانومی ایشاا... نینیت به سلامتی به دنیا بیاد
مراقب خودتون باشید.


سلام مامانی انشالا عزیزم
سحر مامان آراد
16 مهر 90 11:30
سلام عزیزم
مبارک باشه
مراقب الینا جونم باش بوسسسس


سلام مامان آراد
خوبی عزیزم؟
مرسی گلم
منم بوسسسسسس هوار تا!
مامانه میکاییل
16 مهر 90 13:23
سلام آن شرلی
مبارک باشه موهات ممتون که به ما سرزدید برات رمزه خصوصی گذاشتم


سلام ملاحت جون
مرسی بابت رمز عکس بارداریت رو دیدم خوش تیپ خانم از خودم نا امید شدم!
مامان رها کوچولو
16 مهر 90 13:40
سلام منا جون. دخملی خوبه؟ عزیزم به خودت امیدوار باش چون من تا الان 20 کیلو اضافه کردم.
موهات هم اشکالی نداره که نارنجی شده بچه ها از رنگای جیغ خوششون میاد. هههههههههههههه

راستی اسم دخملم رها شد. بالاخره آقای پدر اسم رو تصویب کردن

سلام مامان رها
اسم قشنگی را انتخاب کردی مامانی
20کیلوووو!البته بستگی داره وزن قبل از بارداریت چقدر بوده باشه
واقعا خوششون میاد اگه اینطوره میرم قرمزشون میکنم که دیگه دخملم خیلی خیلی خوشبحالش بشه!

الهام مامان رامیلا
16 مهر 90 14:13
شرمنده بخدا من همیشه یادتم عزیزم الینای خوشگلم روزت مبارک مامان منا دوست دارم انشالله زود زود الینا بیاد جبران کنم
بوسسسسسسسسسسسسسس


سلام الهام جون
مرسی از محبتت مامانی
mamani helena
16 مهر 90 14:18
salam azizam khobi monajoon?elinaye golam khobe?hesabi sheitoni mikone ya na?


سلام خاله جون من خوبم مامانی هم خوبه
مامان نی نی گولو
16 مهر 90 14:47
سلام عزیزم باشه چشم در اولین فرصت اسمت رو عوض می کنم آخه نازم باید به خاله ای بگی آخه خیلی گرفتاره ازت معذرت می خوام گلم روزت هم مبارک نازنینم وای وای بابایی شما هم مثل بابایی محمد پارساست میاد با پسمله حرف بزنه بعدش می گه وای یعنی دارم بابا می شم مثل اینکه همه باباها اخلاق و رفتارشون مثل هم هست


چقدر خندیدم به این حرفت
چون بیشتر وقتا نوید با یه حالت بامزه ای میگه یعنی من واقعا دارم بابا میشم!
مامانی هلنا
16 مهر 90 16:39
روز جهانی کودک به الینای گل تبریک میگم


مرسی خاله جون
نانی
16 مهر 90 19:14
مبارکه مامان خوشگل. تنوع بعضی وقتها لازمه. ایشااله نی نی تون به سلامتی بدنیا بیاد


سلام
درست میگی یه مدتی بود هر وقت تو آینه خودم را میدیدم دچار افسردگی میشدم! اما الان اینقده خوش شیفته شدم روزی نیم ساعت روبرو آینه قربون صدقه خودم میرم و خوشبحال نی نی ام میشه که همچین مامان خوشکلی داره!
مامان عیسی
17 مهر 90 9:20
سلام عزیزم
دیگه چیزی نمونده هااااااااااااااااااااا
رنگ مو که مثل کاتالوگ در نمیاد اما نارنجی هم رنگیه برای خودش
برای این که رنگت خوش رنگ تر در بیاد توش واریسون زیتونی و نقره ای هم بریز همیشه
پس حسابی کپولو شدییییییییییی !!!!
من تا آخرش 10 کیلو اضافه کرده بودم .
خدا حفظش کنه انقدرم شبا نشینید باهاش حرف بزنید عادت مکنه دو روز دیگه شما میخواهید شبا بخوابید نمیزاره هااااااااااااااااااااااا
از ما گفتن


سلام عزیزم
توصیه خوبی بود یادم باشه دفعه بهد از اینا که گفتی بخرم!
ای ول مانکن خانم پس تو بارداریت مانکنی بوده واسه خودت!
Maedeh
17 مهر 90 12:45
سلام مامانی باموهای نارنجیییییییییییییی
الینا عزیز دل خاله به شماهم سلام میکنم
این مامانت رو جدی نگیر انقدی خوشکل شده بارنگ موهاش خودت بیای میبینی فدات شم
بابات از الان داره لوست میکنه...خودمونیم تو هم کم شیطون نیستی فسقلی
فرشته کوچولو مواظب خودتو مامان مو نارنجیت باش

سلام مائده جون قربون تو دختر خواهر گلم برم
میدونی مائده جون بعضی وقتا به دخملم حسودیم میشه که چه دختر خاله های خوب و ماهی مثل تو و غزال جون داره باید از حالا قول بدید که هوای دخترم را داشته باشید!

ریحانه
17 مهر 90 15:01
عزیزم مبارک باشه...
چون داریم وارد ماه های سرد میشیم رنگای گرم مثل مسی و رنگایی که توش قرمزی داره مده...
ایشالا خوشگل خانمت زودی میاد.


مرسی ریحانه جون
انشالا همه نی نی ها سالم بیان تو بغل ماماناشون عزیزم
مامان نی نی گولو
17 مهر 90 18:28
منا
19 مهر 90 9:23
سلام منا جونم خوبی خانومی .خیلی وقت بودم نبودم .چه قدر خبرهای تازه داشتی تا بخونم .مبارک خانومه موهایه قشنگت .امیدوارم همیشه پر انرژی وسلامت باشی


سلام منا جونم
من و الینا جونم خوبیم
مرسی گلم
تو هم اینقدر بی معرفت نباش و ما رو از خودت بی خبر نذارمامان منا!
مامان اميرمهدي كوشمولو
19 مهر 90 15:34
سلام عزيزدلم.. مناي قشنگم و الينا ناناسي كه هنوز نيومده دل از همه ي ما بردي
خدا كمكتون باشه كه به سلامتي اين چند وقت باقيمونده رو بگذرونين و زايمان راحتي قسمت هر دوتون باشه
خيلي مراقب خودتون باش منا ي عزيزم.. اين چند هفته به خصوص از هفته 32 اصلا نذار خسته بشيا.. خوب استراحت كن و البته پياده روي و ورزش در حد خيلي سبك رو حتما فراموش نكن اميرمهدي تو هفته ي 35 دنيا اومد چون من داشتم خونه تكوني ميكردم!!!

ما هم خيلي منتظر تشريف فرمايي خانوم خانوما هستيم
آي گفتي نارنجي ياد موهاي خودم افتادم... بعد زايمان ميخواستم يه تغييري در ظاهرمون پديدار كنيم كه زديم موهامون رو نارنجي كرديم!!! حالا خوبه ميگي موهات عسلي شده.. موهاي من كه رسما رنگ نارنجي بود!!
مواظب دخمل گلي باش و يه بوس انگشتي از طرف خاله مهديه بذار براش


سلام مامان مهربون امیر مهدی دوست داشتنی من
مرسی بابت توصیه هات عزیزم و با اون دل مهربونت واسه الینای من و همه نی نی ها دعا کن که صحیح و سالم بدنیا بیان
بووووست رسید خاله جون
مامان اميرمهدي كوشمولو
19 مهر 90 15:36
فقط 10 كيلو عزيزم؟
بابا! ايول داريا... من كه 19 كيلو اضافه شده بودم چند تا علامت تعجب بذارم جلوش خوبه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان كه عكس اون روزا رو گذاشتم كنار آينه باورم نميشه اونقدري بودم!! ولي الان فقط يه كيلو نسبت به قبل بارداريم بيشترم

هزار تا بوووووووووووس


معلومه که واسه داشتن یه پسمل تپلی و جیگگر و عسلی مثل امیر مهدی باید 19 کیلو اضافه وزن داشته باشی عزیزم!
عزیزم تو که خوب تونستی وزنت را بیاری پایین ای والله داری!منکه همش به فکر بعدشم و با خودم میگم یعنی دوباره وزنم 58 کیلو میشه؟!!!!

یلدا
19 مهر 90 18:33
چند باری اومدم کامنت گذاشتم موقع سند کردن ارور داده و نشده ایشالا این دفعه بیاد
مامانی حالت خوبه؟
میگم اینجا انقده حرف نی نی و کلی مامانای گل نی نی کوچولو ها هست که آدم به هوس می افته
راستی مامانی یادت باشه همیشه رنگ زیتونی و با واریاسیون زیتونی نه سبزا زیتونی بزاری رو موهات


خیالت راحت باشه یلدا جون ایندفه اومد
من خوبم عزیزم
وواااای اونم چه هوسی! منکه همش میگم فقط همین یکی و دیگه توووووووووووبه!
مرسی از راهنماییت یلدا جون