الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

گرما، سردرد ، بوی شرجی!

1390/2/31 9:56
2,103 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب بعد ازمدتها با نوید رفتیم پیاده روی اما اینقد هوا گرم بود که حالم بد شد و مجبور شدیم برگردیم

خونه!

این دو روز تعطیلی سردردهای بد و حالت تهوع بدتری! داشتم طوری بود که از سردرد تا نزدیکهای صبح خوابم نمیبرد. دوست ندارم بگم بخاطر فینگیلی و ربطش بدم به حاملگی ام ! شاید از هوای بدی باشه که ما اینجا داریم

وقتی فکرش را میکنم که 6 ماه بعدی بارداریم را باید توی گرمای50  درجه تابستان و بوی شرجی(قابل توجه خاله اعظم!) خفه کننده اهواز بگذرونم نفسم میگیره و از حالا با تجسم اونروزها وحشت میکنم!تازه باید هوای خاک آلود را که این چند سال مهمون ریه هامون شده را هم از قلم نندازم!

خدا آخه  اینم هواست که ما داریم چی میشد قطب شمال می آمد اهواز!

فینگیلی مون الان 11 هفته شد و  یعنی اندازه یه انجیر! و میتونه مچ دستهای نازش را  باز و بسته کنه ! ووی قربونش !

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

سحر
31 اردیبهشت 90 10:29
سلام
مبارک باشه ایشالا به سلامتی

امیدوارم لحظات خوش داشته باشید

منم تو هفته 12 هستم خیلی بیقرارم

بهمون سر بزن خوشحال میشیم


سلام سحر
مرسی خانمی
خوششششش بحالت تو نی نی ات را زودتر از من میبینی!
منم وقتی فکرش میکنم که 6 ماه دیگه باید صبر کنم حسابی دلم واسه دیدنش تنگ میشه
مرسی که به خونه فینگیلی من سر زدی
یک زن
31 اردیبهشت 90 12:05
آخی عزیزم حالت تهوع و سردرد وسرگیجه طبیعیه ولی خوب هوای ما هم بی تاثیر نیست و منم که باردار نیستم خیلی وقتا اینجوری می شم. عسیسم انجیر کوچولوی خوردنی. یادمه اون موقعه ها که هستی رو باردار بودم هر روز لباساش وسیسمونیش رو درمی اوردم و نق می زدم من دیگه خسته شدم و می خوام زودتر نی نی رو ببینم. ولی صبور باش گلم وقتی به دنیا اومد می فهمی که دیگه آرامش تموم شد تا آخر عمرت هرچی هم بزرگتر میشن نگرانیات بیشتر میشه. برای نی نی ومامانش.


آره اعظم جون به قول میسون که هر وقت من را میبینه میگه بهترین دوران همین الان که نی نی تو شکمت وقتی به دنیا می آد آرزو میکنی که کاش هنوز تو شکمت بود و اینقدر دردسر نداشتی!

sahar
31 اردیبهشت 90 12:40
سحر بارونه اینجا که ...
جیگرتونو
هم تو رو هم اون سحرو
شاد باشین ..

مونا کم غر بزن . نی نی بعدی رو یه جور تنظیم میکنی که 6 ماهه آخر بیفته تو ÷اییز و زمستون
خوبه ؟؟؟؟



آره میبینه سحر جون از بس من خوبم هر چی سحره دوست داره با من ریفیق شه!
نی نی چی دوم!عمرا مگه زده به سرم همین یکی کافیه



راستی کی میری پرشین بلاگ که من بتونم بیام اونجا یخده اذیتت کنم؟ آخه تو بلگفا نمیتونم واست نظر بذارم

غریبه
31 اردیبهشت 90 15:26
ببخشید فضولی نباشه اما حتما از بینی نفس بکشید . در پیاده روی یک قدم دم یک قدم بازدم و فولیک اسید و آهن فراموش نشود لطفا


خواهش میکنم آقای دکتر
من فولیک اسید میخورم اما هوای اینجا خیلی گرم شده یه لحظه هم نمیتونی از پیش کولر دور بشی
محمد
31 اردیبهشت 90 18:02
سلام منا خانوم
خوشحالم دوباره و اینبار به عشق نی نی ت شروع به نوشتن کردی.)

ببخشیدا من شرمنده ی اخلاق ورزشکاری شما هستم ولی با خوندن پست قبل خواستم بگم ! آخه باباجون فقط 6 ماهه اول سال میتونه درست بره مدرسه ها!اینجوری یه سال عقب میفته ها!)))
شوخی کردم.میدونم همممه چی دست خداس!
به نوید عزیز هم تبریک بگو.به خخخدا منا نمیدونی چه روزای شیرینی در انتظارته!وقتی بچه ت رو بو میکنی دیگه هییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییچی تو دنیا برات مهم نیست!بچه ها فرشته ان و ما تازه میفهمیم دلیل بودنمون چیه! کنار اونا گاهی میتونیم دوباره خودمون رو معنی کنیم.

از صمیم قلبم و مثل برادر کوچکت بهت تبریک میگم.)
مواظب خودت باش.


سلام محمد
آخه مادر جان حالا میگی چیکار کنم برم پسش بدم!آخه موقع خرید نوشته بود جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود حتی شوما دوست عزیز!

واااای نگو که بی صبرانه منتظر روزی هستم که بتونم تو بغلم بگیرمش و بوش کنم ووووووی قربونش برم من!

این منم... زنی...
31 اردیبهشت 90 20:27
اخیه مبارکه انشالله. فکر خوبی کردی براش می نویسی. وقتی براش اینها می مونه.
.........
لینک شدی دوست عزیز


مرسی خانمی البته اول واسه نوشتن دو دل بودم اما الان که شروع کردم دیگه تا آخررررش مینویسم واسه روزی که بزرگ بشه و اینجا رو بتونه بخونه
تابا
31 اردیبهشت 90 20:46
وبلاگ نو مبارک یا ام فینگیل ...
دوستت دارم


مرسی خاله ی فینگیل من و فینگیل هم تو رو دوست می داریم!
sahar
1 خرداد 90 10:51
ها ؟؟
الان فکر کردی دخملت شبیه اون عکسه میشه که اون گوشه س ؟؟؟
زپلشک
سیاه میشه با موهای فرفری


چرا که نه اتفاقن اون عکس که گذاشتم تلفیقی از چهره من و نوید!مگه خودت نمیگی بچه یا به ننه اش میره یا باباش!
النا. این منم...زنی...
1 خرداد 90 15:36
سلام مونای عزیز:
انشالله به سلامتی هردو شما.
.........
دوست عزیز: اگر دوست داری به گروه ما بپیوندی و تبادل ایمیل داشته باشی. برای گرفتن مطالبی خاص زنان و دختران یا به من میل بزن یا بیا در وبلاگم نظر بگذار ممنون


سلام النا
میام و توی وبلاگت نظر میذارم امیدوارم مطالب خوبی واسه خوندن داشته باشی
پرنیان
1 خرداد 90 18:21
سلام مونا عزیز
پس مسافر کوچولو در راه داری. خدا نگهدارش باشه برات و خدا نگهدارت باشه براش.

خیلی مراقب خودت باش و از لحظه لحظه هات لذت ببر. به نظر من این دوران نه ماه زنان خود فرشته هستند.

ممنون که بهم سرزدی و از اعظم نازنینم هم ممنون


سلام پرنیان جان
مرسی خانمی
مراقب هستم اما اینروزا اصلن حالم خوب نیست !
یک زن
2 خرداد 90 22:36
منا جونم همزمانی تولدت و روز مادر رو درسالی که مامان شدی بهت تبریک می گم عزیزم.


مرسی اعظم جون روز مادر را به تو که میدونم و شک ندارم که یکی از مهربونترین مادرهای دنیا هستی تبریک میگم
sahar
3 خرداد 90 1:06
rooze to az hame bishtar mobarak monaye azizam ...
harchi arezooye khoobe male to


مرسی سحر جون روز تو هم مبارک امیدورام سالهای سال کنار نبات قند عسلت باشی و به همه آروزهای قشنگت برسی
sahar
3 خرداد 90 9:50
مبارکهههههههه
جو نگیردت واسه فتح خرمشهر بود نه تولدت ...
این ولی واسه تولدتههههههههه
مبارت مبارت تبقتت مبارت ...
تو لهجه نباتیم بهش اضافه کن ...


مرسیییییییی قربون نباتت برم دلم واسش تنگ شده چرا دیگه عکساشو نمیذاری؟
پس کی میری تو پرشین بلاگ؟
مامان اميرمهدي كوشمولو
7 خرداد 90 17:05
آخي.. اميدوارم كه هوا بهتر شه و امسال سردترين تابستون رو داشته باشه اهواز
مواظب خودت و فينگيلي انجيري مون باش


مرسی عزیزم شما لطف دارین
غریبه
8 خرداد 90 11:49
بابا شما هم چه عجله ای داشتینها


ما عجله نداشتیم اصلا واسه امسال تو برناممون نبود!این فینگیلی عجول بود !!!!!
غریبه
8 خرداد 90 17:14
منای عزیز چه بخوای و چه نخوای مربوط به فینگیلیه و به چیز دیگه ای ربط نداره . هر روز بدتر هم میشه . سعی کن راحت باشی هرچند نمیشه . من نمیتونم درکت کنم اما میدونم که چی میکشی . خدا کنه این فینگیلیا بعدا قدر شناس باشن . همینقدر بسه .


میدونم که تازه اول سختیهاش و هنوز مونده تا اون موقعی که بگم وااااای خدا ازین زندگی دیگه سیر شدم و غلط کردم!


پانی
8 خرداد 90 18:54
سلام مامان فینگلی. ایشالله قدم فینگلیتون خیر باشه و مامان بابو شو بفرسته کربلا موفق و برقرار باشید


سلام پانی
مرسی از آرزوی قشنگتون
مامان ماهان
9 خرداد 90 22:47
عزیزم مواظب خودت باش


چشم مامانی حتمن
شمس الدین زارعشاهی
15 خرداد 90 16:31
سلام وبلاگ فوق العاده ای دارید
خیلی جذاب و گیراست
امیدوارم که پربیننده باشه
حتما ایمیل خودتون وارد کنید تا مطالب به روز زو براتون ارسال کنم
خوشحال میشم که با هم تبادل لینک داشته باشیم
شما منو لینک کنید من هم شما رو
عکسها و جملات زیبا ودانلود آهنگ
http://salam33.blogsky.com/

br>ممنون










این با مویه!!!!