الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

هفته 38

1390/9/3 9:07
2,397 بازدید
اشتراک گذاری

از دیروز 38 هفته است که با همیم چیز دیگه ای تا اومدنت نمونده گلم 

شاید الان وقت این حرفها نیست اما نمیدونی چقدر دوست دارم زودتر بزرگ بشی و  بشی همدم مامان! بتونم راحت باهات درد دل کنم از حرفهای دلم بگم و........... بی خیال الان اصلا وقت این حرفها نیست!

 

احتمالا تاریخ زایمانم تغییر کنه و از 10 آذر بشه 12 آذر . نمیدونم میتونم این دور روز را به روزهای انتظارم اضافه کنم یا نه؟

یه دلیلش تغییر فامیل نوید که هنوز شناسنامه جدیدش نرسیده و باید صبر کنیم تا شناسنامه بابای الینا با فامیل جدیدش برسه 

دلیل دوم اینکه مامانم شب 7 محرم هرسال که میشه 11 آذز نذری داره و  روضه خونی و ... من چون بعد از زایمانم میرم اونجا بخاطر همین ترجیح میدم روزی برم که خونه آروم باشه و خبری از مراسم آشپزی و شلوغیهای هرسال خونه پدری نباشه 

بخاطر همین دو روز اضافه تر صبر میکنیم!

 

و یه خبر خوشحال کننده اینکه سحر  جون مامان شد و آراد به سلامتی اومد تو آغوش مامانش . دیروز تلفنی باهم حرف زدیم صداش پر از شادی بود و خدا ور شکر زایمان خوبی داشت . خوش به سعادتت سحر انتظار شیرینت به پایان رسید.خیلی دوست دارم زودتر عکس آراد جون رو ببینم قلبماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (18)

مامان نینی طلا
3 آذر 90 12:44
سلام منا جون.خوبی؟چقدر دلم سوخت فهمیدم الینا جون 2روز دیرتر به دنیا میاد آخه اینجوری که نمیشه! ولی انشاالله به سلامتی بیاد حالا یکی دو روز دیرتر فرقی نمیکنه اینجوری پسر من 2 روز از دخملت بزرگتره


سلام مینا جان
چه کنیم خواهر جان همیشه اونطوری که انتظار داریم کارها پیش نمیره!
انشالا که نی نی هامون سالم بدنیا بیان عزیزم
مامان مانی جون
3 آذر 90 13:26
زیاد رو تاریخش حساس نباش
من نبودم که میخواستم مانی جونم 9 خرداد بیاد
اما هر کار کردم نشد که نشد
خدا کنه به سلامت بیاد حالا دو روز زیاد فرق نمیکنه

منتظر الینا جون هستیم


درسته عزیزم مهم سلامتی الینا جونه


فرناز مامان رادین
3 آذر 90 14:42
سلام منا جون.دیگه چیز زیادی نمونده.داری نزدیک میشی به اون لحظه بهشتی.امیدوارم زایمان خوبی داشته باشی.


سلام فرناز جون
مرسی عزیزم واسم دعا کن
خاله جون
3 آذر 90 15:47
سلام منا جون
انشالله الینا جونم توبغل شما گل می کنه
مثل آراد جون. خیلی خوشحال شدم از اینکه این خبر شنیدم.که سحرجون زایمان آسونی داشته.
انشالله مبارکشون باشه.


سلام خاله جون
مرسی عزیزم
یلدا
3 آذر 90 18:11
منای عزیزم ایشالا این روزهای باقی مونده رو هم به سلامتی پشت سر میگذاری و دختر عزیزت و میگیری توی بغلت و بوش میکنی و صدای قلبشو گوش میدی و گرمیه نفس هاش به صورتت می خوره اونوقت عوض منم بوش کن و بچلونشششش


مرسی از نظر قشنگت یلدا جون با خوندنش دلم آروم میگیره چه حسسس خوبیه
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
3 آذر 90 21:41
ما هم دو روز بیشتر صبر می کنیم.


و ماهم نیز
مامان الهام
3 آذر 90 22:53
خوش به حالت منا جون تو زودتر نی نی نازت رو می بینی. این چند روز خوب استراحت کن و مواظب خودت باش


الهام جون انشالا نی نی تو هم به سلامت بدنیا بیاد و میاد تو بغل مامانی مهربونش
مامان گیسو
4 آذر 90 12:53
امیدوارم زایمان خوب و راحتی داشته باشی
تو رو خدا موقع زایمان برای منم دعا کن


حتما منا جون
مامان نفس طلایی
4 آذر 90 13:07
سلام عزیزم انشااالله تو بهترین وقت میاد تو اغوشت


انشالا
mamani helena
4 آذر 90 15:07
salam azizam mona joon kheili moraghebe khodet va elina joon bash douseton darim.boossssssss


سلام پریسا جون
چشم مهربونم
منم دوستتتتون دارررم یه عالمه
ghazal
5 آذر 90 14:35
سلام
وایییییییییییییی نه!!!!
الینازودتربیامن میخوام زودتر ببینمت
الهی که من قربون دخترخاله خوشگلم برممممممم


سلام غزال جون ما که مجبوریم صبر کنیم تو هم همینطور عزیزم!
قرربون اون دل مهربونت گلم من و الینا خیلی دوستون داریم


مامی امیرحسین
5 آذر 90 14:39
یادش بخیر روزای آخر چه شیرین بود.قدر این روزای به ظاهر سختو بدون که دلت براشون تنگ میشه...


این هفته دیگه آخرین هفته است فاطی جون واسم دعا کن عزیزم
مامان اميرمهدي كوشمولو
5 آذر 90 17:45
قربون دلت بشم دوست جونم.. منا ي عزيزم..
مي دونم كه اين روزا دل تو دلت نيست و بيتاب ديدن روي ماه دخملكي... قربونش بشم من كه نيومده حسابي تو دل منم جا وا كرده.. شما كه جاي خود دارين...
اينكه اين مدت بارداريت رو روز به روز و مطلب به مطلب خودم انگار كه خواهرم داره به سلامتي زايمان مي كنه و خيلي دوست دارم زود زود گل روش رو ببينم...
به سلامتي انشالله .. ممكنه تا روز زايمانت نشه كه بيام ولي اميدوارم كه زايمان راحت و خوبي داشته باشين.. هم تو و هم ني ني..
شيريني بوييدن گل قشنگت نوش جونت خانومي..



عززززززیززززم شما لطف دارید خیلی زیاد به من و الینا جون
با اون دل مهربونت واسمون دعا کن
مامان محمد پارسا
5 آذر 90 17:55
سلام عزیزم
خوبی ؟ نازی انشاالله این روزها زودی می گذره و نی نی نازمون دنیا میاد اونقدر فرصت خواهی داشت باهاش حرف بزنی و اون بشه همدمت راستی گلم یه سوال داشتم سونوگرافی اول شما تاریخ زایمان رو کی برات زد ؟ ؟


سلام مامانی
فکر کنم این هفته آخر هر روزش واسم یه هفته طول میکشه!
من کلا 5 بار سونو رفتم و هر بار یه تاریخی واسم میزدن 17 و 19 و 23 و 21 و 25! اما درستترینشون تاریخی که دکترم بر اساس تاریخ پریدی حساب کرده و7 روز بعد از آخرین باریکه پرید شدم که زایمان طبیعی ام میشد 21 آذر
مامانه میکاییل
6 آذر 90 10:44
مونا جونممممممممم
روزای آخره سنگینی و ورم این روزها غوغا میکنه دماغه تو هم شبیه توپ بسکتبال شده یا نه ؟؟؟؟؟
فقط استراحت کن و خوش بگذرون الینا هم دله مامانش خیلی براش خوبه موهاش بیشتر در میاد زردی کمتر می گیره خلاصه همون دو رور هم واسش خوبه
ایشالله به سلامتییییییییییییی


ملی جون
اینروزا راه رفتنم مثل پنگوئنا شده و یه ذره که راه میرم می افتم به هن هن کردن!
نه دماغم ورم کرده نه صورتم و همه ورمم افتاده تو لبام! به جای اینکه کلی پول بدم برم لبام رو پروتز کنم الینا جون زحمت کم کرده و همچین لبام ورم کردن بیا به دیدن!


مریم مامان نخودچی
6 آذر 90 16:55
سلام خواهر جون خوبی؟؟؟؟؟؟
چه خبر فدات شم..... نی نی کوچولو چطوره؟؟؟؟
دلم براتون تنگ شده بود، من برگشتم.....
تونستی به منم سر بزن.....
منتظرت هستم......
بوووووووووووووووووووووووس




رسیدن به خیر خانمی
مامان مریمی
6 آذر 90 18:02
مونا جون... دیگه چیزی به حس زیبای مادر شدن نمونده


درسته مریم جون فقط چند روز ناقابل!
نیکو
7 آذر 90 20:51
آهانگ ببخشید نظر منو خوردی احیانا ؟