کلیک ...
چند وقت پیش فیلم click را دیدم که یه فرشته میاد و به هنرپیشه فیلم یه کنترل میده و بهش میگه هروقت دوست داشتی میتونی با فشار دادن دکمه های عقب و جلو و استپ زندگیت را برگردونی عقب و یا جلو و یا لحظه را نگه داری اوایل فیلم هنرپیشه برای یاد آوری خاطرات خوب زندگیش Backward کلیک میکرد و خاطرات خوش گذشته را میدید ، بعد از مدتی که دوران سخت زندگیش شروع میشه و برای خلاصی از بدبختیهاش روی forward کلیک میکنه
و تموم سختیها را در عرض چند ثانیه میگذرونه و ...
اینروزها داشتن اون کنترل یکی از آرزوهای بزرگ من شده :
- وقتی میرم دکتر و از دکتر مومن میپرسم کی میشه الینا داروهاش را کم کنه و با یه لبخند تلخ بهم میگه حداقل باید تا دو سال دیگه همین مقدار مصرف کنه و تحت نظر باشه ،
- نسخه الینا یه هفته است که دستمه ولی هنوز نتونستم هیچکدوم از داروهای خارجی اش را پیدا کنم ،
- گریه های تلخ الینا موقع به زور خوردن داروها که روز بروز بیشتر میشن و من با زور و اکراه باید قرصها را بذارم ته ته حلقش تا با زبونش بیرون نندازدشون
- معرفی نامه ای که دکتر برای ویزیت عصب بینایی الینا نوشته روی میز تلویزیون داره خاک میخوره و من جرأت رفتن به دکتر چشم پزشک را ندارم،
- عکس رادیولوژی که از مچ دست الینا باید بگیرم تا رشد استخوانی الینا تعیین کنه،
- جلسات کار درمانی الینا که به کندی پیش میره و اون نتیجه ای که انتظارش را داشتم تا قبل از عید بده را نداده
- موقع تمرین با الینا که جدیدا لجبازی میکنه و اون کاری که ازش میخوام را انجام نمیده و نهایتش میشه اعصاب خوردی من و گریه های الینا
.
.
.
- این وسط هم اعصاب داغون من و نوید و روحیه خراب هر دومون را هم باید اضافه کرد که تنها دلخوشیمون عطر تن فرشته کوچولومون و خنده های شیرینش
ای کاش ای کاش منم یکی از اون کنترل ها داشتم که با فشردن دکمه فوروارد این دوران سخت و لعنتی را بگذرونم و این چند سالی که داشتنش را برای هیچ کس آرزو نمیکنم ، بگذرن و تموم بشن و الینا را ببینم که یه پیراهن صورتی چین چینی تنش کرده و داره تو پارک با بچه ها بدو بدو و بازی میکنه و از شادی جیغ میکشه و میپره و میاد تو بغلم .
خدایا بازم میگم فقط و تنها تو را داریم .تنهامون نذار .
دیروز 12/12/91 واکسنهای یکسالگی + هپاتیت 6 ماهگی الینا را در 15 ماهگی زدیم !
این عکس شب یلدا خونه بابا جون الیناست.
بعدا اضافه شد:
بالاخره بعد از 12 روز داروهای الینا رو پیدا کردیم اهواز که فقط شربتش را گرفتیم و بقیه داروها را
از تهران با هزینه آزاد! بازم خدا رو شکر .
از همه دوستان گلم خصوصا شبنم جونم که میخواستن زحمت پیدا کردن داروهای الینا را بکشند تشکر میکنم و امیدوارم بتونم محبتهاتون را جبران کنم و برای همه همه همه آروزی سلامتی دارم که هییچچچچچچی به اندازه سلامتی تو زندگی مهم نیست قدرش را بدونید میدونم که میگم!!!!