دخترمون شمبول نداره!
بالاخره انتظارها به پایان رسید و فینگیلیمون جنسش را رو کرد!
دوشنبه هفته قبل که به قول بعضی ها شگون داره! بخاطر مشکلی که واسم پیش اومده بود رفتم دکتر.البته دکتر خودم نبود و تشریف بردن قبرس!
وقتی رفتم پیش خانم دکتر و مشکلم را بهش گفتم از من خواست تا دراز بکشم تا صدای قلب فینگیلی را بشنوه . اما هرچی با دستگاهش گشت هیچ صدایی نیومد . همون موقع اضطراب و استرس وحشتناکی سرتاپای وجودم را گرفت و از دکتر پرسیدم یعنی ممکن اتفاقی افتاده باشه چرا صدای قلبش را نمیشنوم؟ خانم دکتر گفت نگران نباش شاید چون سن جنین کم هست صدای قلبش شنیده نمیشه ! اما من دفعه قبل شنیده بودم بخاطر همین مطمئن بودم که یه اتفاقی افتاده .دکتر یه سونو نوشت برای بررسی محل جفت و سلامت جنین و گفت همین الان برو انجام بده و نتیجه اش را زود بیار.
از اتاق که اومدم بیرون تموم بدنم میلرزید و حسابی بهم ریخته بودم و با چشمهای پر از اشک به نوید گفتم که صدای قلب نی نی را نتونست بشنوه باید بریم سونو نوید نکنه اتفاق بدی افتاده باشه خیلی میترسم . نوید واسه اینکه آرومم کنه گفت نگران نباش عزیزم ایشالا که چیزی نیست . وقتی پیش سونولوژیست رفتیم گفت که همراهتون هم میتونه بیاد داخل . رو تخت که دراز کشیدم نوید اومد بالای سرم. به دکتر گفتم آقای دکتر خیلی استرس دارم آخه صدای قلبش را نشنیدنم . دکتر که خیلی خوش برخورد بود با خنده گفت اشکال نداره بایدم استرس داشته باشی الان صداش را واست میذارم تا آروم بشی . من اون لحظه شروع کردم به خوندن آیه الکرسی اونقدهم استرس داشتم که فکر کنم پس و پیش خوندم!
بعد ازحدود 2 دقیقه دکتر گفت ایناهش آماده ای که بشنوی و دکمه ای را زد و من تونستم بهترین آهنگ زندگی را بشنوم .انگار که دنیا رو بهم داده باشن اون لحظه بود که فهمیدم هیچ چیزی به اندازه سالم بودن فینگیلیمون واسم مهم نیست و خدا را شکر کردم که ما را ازین نعمت محروم نکرده . دکتر بعد مانیتور را چرخوند سمتم و گفت ببین اینم دستهاش که داره تکونشون میده و اینم صورتش که داره نگات میکنه اینم پاهاش . الهی من فدات بشم فینگیلی من اولین بار بود که به این واضحی خطوط بدن فینیگلیت را میدیدم .
از دکتر پرسیدم که الان میشه جنسیتش را حدس زد؟ گفت چرا که نمیشه اگه خدا بخواد میشه . دوباره گشت و گشت و گشت و من نگاهم به چهره نوید بود که سرش را آورده بود جلو و با چه دقتی زل زده بود به ماینتور ! همون موقع دکتر پرسید بچه اولتون؟ جواب شنید که بله گفت به به ماشالا آفرین به به خلاصه یه چند دقیقه ای دکتره هی میگفت به به به ! و بعد مانیتور را دوباره چرخوند سمت من و گفت اینم جنسیتش ببین! به مانیتور نگاه کردم اما چیز خاصی را متوجه نشدم پرسیدم چیه دکتر؟ و نوید زودتر از دکتر جوابم داد:دختره!!!!!! دکتر هم گفت آره دیگه باید بری چیزهای صورتی بخری!
من ونوید دوتاییمون خندمون گرفته بود چون از قبل حدس میزدیم که فینگیلیمون دخمله!
مامان قربونت بره عسلم دیگه اینطوری اذیتم نکنی ها بخدا اونروز نصف جون شدم! مردم و زنده شدم تا صدای قلبت را شنیدم هرچند خانم دکتر با دیدن سونو واسم 2 تا آمپول نوشت که هرکدوم هفته ای یکبار و 5 روز استراحت مطلق نوشت تا دوباره مشکل قبلی واسم پیش نیاد اما خدا رو شکر که تو هستی و با هر ضربان قلبت زندگی را توی رگهای من جاری میکنی . بمان برای من بهترین بهانه زندگی من.
تو ماشین از نوید پرسیدم که تو از کجا فهمیدی که نی نی دختره؟ گفت وقتی دکتر نشونمون داد چون شمبول نداشت فهمیدم که دختره . دخترمون شمبول نداره !
فعلا هم با اجازه آقای دکتر سهراب ما فینگیلیمون را از دیشب عسل صدا میزنیم که شیرینترین عسل زندگیمون بشه !