الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

دخترمون شمبول نداره!

1390/4/14 9:16
6,283 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره انتظارها به پایان رسید و  فینگیلیمون جنسش را رو کرد!

دوشنبه هفته قبل که به قول بعضی ها شگون داره! بخاطر مشکلی که واسم پیش اومده بود رفتم دکتر.البته دکتر خودم نبود و تشریف بردن قبرس!

وقتی رفتم پیش خانم دکتر و مشکلم را بهش گفتم از من خواست تا دراز بکشم تا صدای قلب فینگیلی را بشنوه . اما هرچی با دستگاهش گشت هیچ صدایی نیومد . همون موقع اضطراب و استرس وحشتناکی سرتاپای وجودم را گرفت و از دکتر پرسیدم یعنی ممکن اتفاقی افتاده باشه چرا صدای قلبش را نمیشنوم؟ خانم دکتر گفت نگران نباش شاید چون سن جنین کم هست صدای قلبش شنیده نمیشه ! اما من دفعه قبل شنیده بودم بخاطر همین مطمئن بودم که یه اتفاقی افتاده .دکتر یه سونو نوشت برای  بررسی محل جفت و سلامت جنین و گفت همین الان برو انجام بده و  نتیجه اش را زود بیار.

از اتاق که اومدم بیرون تموم بدنم میلرزید و حسابی بهم ریخته بودم و با چشمهای پر از اشک به نوید گفتم که صدای قلب نی نی را نتونست بشنوه باید بریم سونو نوید نکنه اتفاق بدی افتاده باشه خیلی میترسم .  نوید واسه اینکه آرومم کنه گفت نگران نباش عزیزم ایشالا که چیزی نیست . وقتی پیش سونولوژیست رفتیم گفت که همراهتون هم میتونه بیاد داخل . رو تخت که دراز کشیدم نوید اومد بالای سرم. به دکتر گفتم آقای دکتر خیلی استرس دارم آخه صدای قلبش را نشنیدنم . دکتر که خیلی خوش برخورد بود با خنده  گفت اشکال نداره بایدم استرس داشته باشی الان صداش را واست میذارم تا آروم بشی . من اون لحظه شروع کردم به خوندن آیه الکرسی اونقدهم استرس داشتم که فکر کنم پس و پیش خوندم!

 بعد ازحدود 2 دقیقه دکتر گفت ایناهش آماده ای که بشنوی و دکمه ای را زد و من تونستم بهترین آهنگ زندگی را بشنوم .انگار که دنیا رو بهم داده باشن اون لحظه بود که فهمیدم هیچ چیزی به اندازه سالم بودن فینگیلیمون واسم مهم نیست و خدا را شکر کردم که ما را ازین نعمت محروم نکرده . دکتر بعد مانیتور را چرخوند سمتم و گفت ببین اینم دستهاش که داره تکونشون میده و اینم صورتش که داره نگات میکنه اینم پاهاش . الهی من فدات بشم فینگیلی من اولین بار بود که به این واضحی خطوط بدن فینیگلیت را میدیدم .

از دکتر پرسیدم که الان میشه جنسیتش را حدس زد؟ گفت چرا که نمیشه اگه خدا بخواد میشه . دوباره گشت و گشت و گشت و من نگاهم به چهره نوید بود که سرش را آورده بود جلو و  با چه دقتی زل زده بود به ماینتور ! همون موقع دکتر پرسید بچه اولتون؟ جواب شنید که بله گفت به به ماشالا آفرین به به خلاصه یه چند دقیقه ای دکتره هی میگفت به به به ! و بعد مانیتور را دوباره چرخوند سمت من و گفت اینم جنسیتش ببین!  به مانیتور نگاه کردم اما چیز خاصی را متوجه نشدم پرسیدم چیه دکتر؟  و نوید زودتر از دکتر جوابم داد:دختره!!!!!! دکتر هم گفت آره دیگه باید بری چیزهای صورتی بخری!

من ونوید دوتاییمون خندمون گرفته بود چون از قبل حدس میزدیم که فینگیلیمون دخمله!

مامان قربونت بره عسلم دیگه اینطوری اذیتم نکنی ها بخدا اونروز نصف جون شدم! مردم و زنده شدم تا صدای قلبت را شنیدم هرچند خانم دکتر با دیدن سونو واسم 2 تا آمپول نوشت که هرکدوم هفته ای یکبار و 5 روز استراحت مطلق نوشت تا دوباره مشکل قبلی واسم پیش نیاد اما خدا رو شکر که تو هستی و با هر ضربان قلبت زندگی را توی رگهای من جاری میکنی . بمان برای من بهترین بهانه زندگی من.

تو ماشین از نوید پرسیدم که تو از کجا فهمیدی که نی نی دختره؟   گفت  وقتی دکتر نشونمون داد چون شمبول نداشت فهمیدم که دختره . دخترمون شمبول نداره !

 

فعلا هم با اجازه آقای دکتر سهراب ما فینگیلیمون را از دیشب عسل صدا میزنیم که شیرینترین عسل زندگیمون بشه !

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (33)

تیرداد
12 تیر 90 12:20
مبارکههههههههههههههههههه!به سلامتی ایشاللا به دنیا بیاد و برات بشه یه همدم خووووووووووووب!


مرسی تیرداد جون
دقیقا من و نوید واسه همین خوشحالیم که فینگیلیمون دختر شده چون حداقل میدونیم وقتی پیر میشیم تنهامون نمیذاره!


غریبه
12 تیر 90 12:22
خیلی خوشحالم که دخملتون شومبول نداره . امیدوارم عسل زندگیتون باشه . اختیار دارید چوبکاری می فرمائید ؟ خیلی خوشحال شدم . اشکم رو در آوردی .



مرسی دکتر جان
همیشه وقتی از عسلت مینویسی آروز داشتم که اگه خدا دختری بهم بده مثل عسل تو دوست داشتنی و خوردنی باشه !
الهیییییییی نمیدونستم اینقدر روحیه ات حساس باشه دکتر


سحر
12 تیر 90 13:36
سلام منا جونم

مبارکه مبارکه

ایشالا به سلامتی

سالم باشی و نی نیت سالم باشه

بوس هوارتا


سلام سحری
مرسی مامانی
ایشالا نی نی تو هم به سلامتی بدنیا بیاد و دنیات پر از شادی بشه

مامان نيروانا
12 تیر 90 14:17
جانمي جان هورا هي ايرج خان ايرج خان،
خيلي برات خوشحالم مناجون. ايشالا خدا عسلت رو برات حفظ كنه كه مثل عسل تو دل مامانش شيريني ميكنه. الهي بسلامتي دنيا بياد و شيريني وجودش همه ي زندگيتون رو فرابگيره. مرسي كه اومدي خاله جوني. نيروانا مريض بود نتونستم آپ شم. يعني سركارم نيومدم از 4 شنبه. الآن برات مينويسم. چه عكس نازي براش گذاشتي تو معرفي سايت ولي من مطمئنم عسل تو از اين ني ني خوشگل هم خوشگلتره. ميگي نه نيگا كن
خيلي مواظب خودت باش گلم. استراحت مطلق يعني استراحت مطلق. جدي بگير. بچه ي خوبي باش و از رختخواب بيرون نيا


مرسی از خوشحالیت و تبریکت مامانی
آخی نیروانا جون حالش چطوره؟بهتر شده ناناز خاله؟
وای نگو که من عاشق نی نی های تپلی و ناز و خورودنی هستم!
گوشت را بیار جلو آروووم یه چیزی بگم دعوام نکنی:من ازین 5روز استراحت مطلق فقط 3 ساعت استراحت مطلق داشتم آخه من از اون آدمهایی نیستم که بتونم 5 روز یه جا بشینم و تکووون نخورم خیلی سختمه تازه روز پنجم بلند شدم اومدم سر کار تو خونه حوصله ام سر میرفت!
نیکو
12 تیر 90 14:26
سلام منا جون مبارکه ولی نمیدونم چرا باخوندن پستت حالم خیلی بد شد !! من هنوز مادر نشدم اما داشتم به مامانم فکر میکردم که ازش دورم و اون هم یه روزی این حس ها رو به من داشته


سلام نیکو جون
راستش را بخوای من هم رابطه زیاد نزدیکی با مامانم نداشتم اون هم بخاطر فاصله سنی زیادی که با هم داشتیم وقتی مجرد بودم روزی نبود که بخاطر اختلاف سلیقه و نظر و... به هم گیر ندیم و باهاش قهر نکنم اما بعد از ازدواجم و یا بهتر بگم الان که باردارم نسبت به قبل به مامانم حس نزدیکی بیشتری پیدا کردم وحتی بیشتر از قبل دلم واسش تنگ میشه و هر روز با هم حرف میزنیم و منم خودم را کلی واسش لوس میکنم!
ویانا
13 تیر 90 1:00
سلام عزیزم تبریک میگم ایشالا به سلامتی عسل خانوم خوشکلتو بغل کنی


مرسی ویانا جان
مهرانه مامان مهرسا
13 تیر 90 7:55
سلام منا جون عسل خانوم چطوره خيلي مواظب خودت باش الكي استرس هم نداشته باش تا ني نيت سالم تر باشه عزيزم


سلام مهرانه جان
عسلی من خوبه فعلا جاش گرم و نرم و درحال خوردن و خوابیدن!
سعی میکنم استرس نداشته باشم اما مگه میشه!
مهرانه مامان مهرسا
13 تیر 90 7:56
راستي لينكتون كردم


من هم
مامان نيروانا
13 تیر 90 9:03
راستي يادم رفت بگم، گلي به جمال سونولوژيست معروف و متبحر :آقا محمد.
ميبينم كه يه مصداق ديگه به صحت گفتارشون اضافه شد.
نيروانا بهتره عزيزم. نميدونم چي بهت بگم مناي شيطون كه نميتوني تاب بياري تو رختخواب. فقط دعا ميكنم خدا حفظتون كنه.



اون که به قول اعظم یه دونه سسسسسسسسسسسس!
همون دعا واسه من یه دنیا ارزش داره مامانی
نیروانا جون را از طرف من ببوس
مریم
13 تیر 90 9:28
سلام مناجووووووووووووون
آخ جوووووووووووووووون دیدی حدسم درست بود............
دخمل من انتخابش درسته و همه ی دوستاش مثل خودشن
ایشالا که تا آخر به سلامتی بگذره.
هیچ چیز به اندازه سلامتی نی نی مادر رو خوشحال نمیکنه


سلام مریمی
راستی میدونستی اسم خواهرم که خیییلی دوستش دارم مریمه!
آره عزیزم حدست درست بود
به ترنمی جون بگو هوای دخملی من را داشته باشه و واسش دعا کنه سالم بدنیا بیاد
مرسی که اسم کتاب را به من گفتی حتما میرم میخرم
sahar
13 تیر 90 12:31
تبریییییییییییییییییییییییییییکککککککککککککککک
خیلی مبارکه مونا جون
ایشششششاا... یه روزی بشه خبر عروسیشو بدی




مرسی سحر جووون
ووووش قربونش برم دخملم عروس بشه چی میشششششه!
مریم
13 تیر 90 14:25
چه جالب
عزیزم به خدا توکل کن و دلهره به خودت راه نده که واسه عسلیت خطرناکه.....
تو فقط مواظب خودت باش مطمئن باش عسل هم سالم میاد بغلت.



مرسی مریمی دوست دارم مامانی مهربون
عمه ی امیرحسین
13 تیر 90 16:18
سلام . وبلاگ جالبی دارید و زیبا از مسافرتوراهیتون مینویسید . مبارک باشه که دختره . دختر مونس مامانه ها !!! راستی شمبول چیه ؟؟؟؟


سلام عمه جان چشاتون زیبا میخونن!
جسارتاً شمبول همون چیزی که امیر حسین شوما داره اما عسل ما نداره!
الهام
13 تیر 90 22:04
سلام مونا جون اولا من شما رو لینک کردم شماهم ما رو لینک کنید دوما اسم همسر من هم نویده و ما هم یه دختر ناز داریم که اسمش رامیلاست واقعا خدا دوستت داره که بهت دختر داده چه شیرینیه این عسل وایستا بیاد می بینی و می چشی این حس ناز مادر شدن رو به ما سر بزن خوشحال میشم


سلام الهام جان
چشم ماهم شما را لینکیدیم ولی آدرست را درست ننوشته بودی ها!
خدا نویدتون و رامیلاجون را واستون نگه داره
رامیلا اسم جالبیه تا حالا نشنیده بودم یعنی چی؟
مامان فرشته
13 تیر 90 23:03
سلام عزیزم
وای واقعاً درکت می کنم
منم تا ماه 6 همینجوری بودم مدام دخملی منو می گذاشت سر کار
دختر خیلی خوبه
امیدوارم بارداری خوبی داشته باشی
بوسسسسسسس


سلام مامان فرشته
امان از این دخملا!
دختر جیگگگگگگره!
مرسی مامانی
کاکل زری یا ناز پری
14 تیر 90 10:55
وای خدا خیلی خوشحال شدم برات عزیزم من که از همون روز منتظر بودم زود تر بامون بگی این نینی دخمل یا پسمل. دیگه به دلت بد راه نده انشالله سالم و خوشگل دنیا میاد

مرسی خانمی ایشالا تو هم زودتر به آرزوهای خوب زندگیت برسی
خاله پپو
14 تیر 90 12:13
عسلی اومدنت مبارک! دیگه نبینم مامانو اذیت کنی ها! گناه داره.
با اجازه لینکیدمت.


چشم خاله جون قول میدم!
مامان ماهان
14 تیر 90 12:21
سلام سلام عزیزم مبارکههههههههههههههههههههههههههههههه
هورررررررررررررررررررررررررررررا نی نی دوست جونم دخمله من دخملا رو خیلی دوست دارم
گلم مواظب خودت باش و اصلا استرس نداشته باش به فکر عسل شیرین ما باش


سلام
مرررررررررررررسی مامانی
چشم عزیزم
مامان الهام
14 تیر 90 14:35
مبارکه عزیزم
منم نی نی ام دخملیه


مرسی مامانی
دخملامون با هم دوست جون میشن !
حسام
15 تیر 90 9:39
سلام. مبارکه. اولین باره میام تو این وبلاگ و اولین وبلاگیه که امروز می خونم... امیدوارم وجودش براتون پر از نعمت باشه و همیشه هر سه تایی تون سالم و سلامت و موفق و شاد.


سلام حسام
به خونه فینگیلی من خوش اومدی
دعای قشنگی بود مرسی حسام
یلدا
15 تیر 90 10:03
نظر من کو پس؟
چه معنی داره این سیستما همشون نظر منو قورت میدن.بیخیال اصلا
خدا رو شکر که خوبید جفتتون.ایشالا که این روزای باقی مونده هم به سلامتی تموم شه و عسل خانمی و بگیری تو بغلت


سلام یلدا جون
باور کن من غیر از عسلم چیز دیگه ای رو قورت ندادم!
مرسی عزیزم
مامان شازده کوچولو
15 تیر 90 13:54
سلام عزیزم
ان شاالله عسل خانومت صحیح و سالم و به وقتش به دنیا بیاد ، روزهای خوبی داشته باشی


سلام مامانی شازده کوچولو
بهترین دعا را واسه من کردی چون من همش ازین میترسم که فینگیلیمون زودتر بدنیا بیاد!
مرسی مامانی بابت دعای قشنگت
آیدا
15 تیر 90 14:35
سلام عزیزم مبااااااااااااااااااارک باشه
منم روزی که فهمیدم جنسیت نی نی دختره

از خوشحالی گریه میکردم و خدارو هزار بار شکر کردم

البته پسر هم خیلی خوبه ولی من عاشق دختر بودم و خدا هم آرزوی منو برآورده کرد

امیدوارم که این چند ماه باقیمانده بارداریت رو به خوبی و بی خطر بگذرونی

من خدارو شکر باردرای خیلی خوبی داشتم و راضی بودم
چون دخملیم خیلی خانم بود و از اول اذیتم نکرد
ویار نداشتم، شکمم نیوفتاد
و.....

الان که داره به آخرای بارداریم نزدیک میشه همش فکر میکنم که دلم برای این روزا تنگ میشه
برای لحظه هایی که محکم میکوبه به شکمم و من قربون صدقش میرم

برات آرزوی بهترین ها رو دارم عزیزم


سلام آیدا جون
اول اینکه بخاطر داشتن دخملی خوبی که از حالا به فکر مامانیشه بهت تبریک میگم و امیدوارم تا آخرش همینطور خوب و دسن داشتنی باقی بمونه
دوما آیدا جون واسه منم دعا کن که تو این فصل گرمای بالای 50درجه اهواز منم بتونم دوران بارداری خوبی داشته باشم و عسلکم زیاد اذیتم نکنه
سوما ایشالا زایمان خوبی داشته باشی و دخملتی تپلی و ناز نازیت صحیح و سالم باشه مامانی

الی
15 تیر 90 21:37

قدمش مبارک باشه مامانی


مرسی خانمی
مامان فرشته
16 تیر 90 16:26



منم از همینا که گذاشتی
تابا
16 تیر 90 18:00
مبارکه
داشتم این پست را می خوندم سعی کردم قبل از خوندن جنسیت بچه حدس بزنم نی نی دختره یا پسر و حدس زدم دختره بعد خوندن را ادامه دادم ...
من برنده شدم
و خوشحالم خاله یه دختره خوشگل می شم ...



سلام خاله جون
هوووووورا به این خاله باهوش
مامی مائده
16 تیر 90 20:16
با خوندن متنت اشکام سرازیر شد. منم یکم ترسیدم، سه روز دیگه وقت سونو دارم دعا کن که نی نیه منم سالم باشه. مواظب عسل خانوم باش


سلام مائده جون
ایشالا نی نیت سالم و تپل مپلی باشه
تو هم مواظب خودت و نی نی دلت باش عزیزم
صبا
17 تیر 90 15:31
مبااااااااااااااارکه.انشاا...به سلامتی.خیلی خوشحالم که خودت ونی نی حالتون خوبه.مراقب خودتون باشید.عسل اسم نازیه.منم همیشه این اسم رودوست داشتم.امیدوارم همیشه زندگیتون به طعم عسل باشه


مررررررررررررسی صبا جون .خوبی ؟ پسملمون چطوره؟من ونوید هم اسم عسل را دوست داریم چون خاطره خوبی ازین اسم داریم و یکی از آهنگهای جشن عروسیمون آهنگ عسل خانوم بوده و تا یه مدتی ورد زبونمون بوده!
حمیده
17 تیر 90 17:20
سلام مامان منا
مبارک باشه
دختر خیلی خوبه مثه فرشته هاست خدا بهتون ببخشه و سلامت به دنیا بیاد


سلام حمیده جون
مرسی مامانی
اعظم
18 تیر 90 11:51
عسل خانومی من این مامانت کامنتهای من رو هی قورت می ده. من چیکار کنم باهاش؟؟


خاله جون مامانم من به این بزرگی را قورت داده دیگه ای جایی واسه کامنتای شوما نداره بخدا!
حالا یه بار آروم دم گوشم بگو من بهش میگم!
یگانه*
18 تیر 90 17:54
مطلب جالبی بود؛قشنگ نوشته بودید
واقعا تبریک میگم که نی نیتون دختره!وقتی بیادش میفهمید که زندگیتون چطور روشوعوض می کنه به خوشی بیشتر
میگن دختررحمته وپسرنعمت!روزقیامت واسه رحمت پاداش میدن وواسه نعمت بازخواست می کنن!
جای دیگه هم میگن خداهرکسی رو دوست داشته باشه بچه اولشو دخترمیده ...
پس خورسند ومسرور باشید که بقول خودتون"فینگیلیتون"فقط وفقط هدیه ایه ازطرف یه مهربون ...
مبارک باشه


مرسی یگانه جون خوندن نظرت باعث دلگرمی من بود

مریم مامان پینگیل
20 تیر 90 16:18
سلام خانوم مبارکه
منم خوزستان زندگی میکنم از نظرات که توی وبلاگ مائده جونم گذاشتی پیدات کردم من خرمشهر زندگی میکنم ولی 4 ساله اومدم اینجا خوزستانی نیستم.
تبادل لینک داشته باشیم ممنون میشم.
در ضمن به نی نی ما هم سر بزن


سلام مامان مریم
واااای مامان مریمای اینجا شدند 2 تا!
به خونه فینگیلی من خوش امدی
پس میشه گفت که ما هم استانی هستیم!تو گرمای شرجی و گردوخاکهای خرمشهر هوای پینگیلیت را داشته باش!
چشم خانمی اومدم و سیسمونی پینگیلیت را دیدم مبارکش باشه مامانی
علی
1 بهمن 90 19:57
مبارکه لینکمون کنید http://link.beruznews.com/link/