الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

اولین قرار نی نی وبلاگی

1392/2/24 12:54
2,893 بازدید
اشتراک گذاری

خوب دیگه نوبتی هم که باشه نوبت نی نی های اهوازی بود که دور هم جمع بشن و مامانهاشون با هم

 از نزدیک آشنا بشن ! آخه چقدر هی میرفتیم بقیه وبلاگها را میخوندیم که نی نی ها دور هم جمع شدند

 و مامانا دارن خوش میگذرونن و ما هی بگیم خوشششششششش بحالتون خوششششششش

 بحالتون کاش ما هم بودیم!!!

زهره جون عزیزم بابت زحمتی که کشیدی و اینهمه مامان  مهربون و نی نی های دوست داشتنی را در

  غروب بهاری 20 اردیبهشت توی پارک چوبی اهواز دور هم جمع کردی خیلی خیلی متشکریم! و انشالا

 که دیدارهامون ادامه داشته باشه و تعدادمون هم بیشتر تر!!

 

عکسهای من هنوز روی دوربین هستند  و به محض آماده شدن اینجا میذارم

فعلا  برای دیدن عکسها به سایت آرشیدا برید و شما هم هی بگید خوشش بحالشون

 خوشششششششش بحالشون !

 

الوعده وفا عکسهایی که با دوربین گرفتم را گذاشتم توی ادامه مطلب

دوستان عزیز همینطور خوش بحالتون گویان برید عکسها رو ببینید!!!

 

 

 

 

مراسم پاپ کورن خوری!

 

 

 

 

آرشیدا گلی و محمد فرزام خوش تیپ

 

 

 

دختر خجالتی من و سپهر دوست داشتنی

 

 

دختر گلی مامانی

 

اینجا دخملی نشسته منتظر تا با بقیه نی نی ها عکس بگیره  قلبون اون لاک ناخونات عسیسم

 

 

آرشیدا و الینا و مانی تو بغل مامانیها و محمد فرزام عزیزم

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (40)

سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
22 اردیبهشت 92 9:02
واقعا خوششششش به حالتون. ما که تهران هستیم هم هنوز نتونستیم تو این مجامع شرکت کنیم.


اینم از مزایای شاغل بودن مامانیه احتمالا!
مامي کوروش
22 اردیبهشت 92 9:45
خوش ب حالتون
سحر
22 اردیبهشت 92 11:43
خوش به حال هرکی اونجا بوده و الینا رو دیده



فقط الینا!!!!؟؟؟
خاله نرگس
22 اردیبهشت 92 12:06
من که عشق خوشگلمو دیدم. چقدر خوب که رفتید . حیف که ما نبودیم. دوستیهاتون پایدار.


مرسی عزیزم کاش میشد شما هم اینجا بودید نه نه ما اونجا بودیم اینطوری بهتره!
مامان کیاوش
22 اردیبهشت 92 12:46
سلام خانومی.
خیلی از آشناییتون خوشحال شدم.
من عاشق موهای فرفری و خوشرنگ الینا گلی شدم.
با اجازه لینکتون میکنم.


سلام عزیزم
شما لطف دارید
منم وبلاگ کیاوش جون را لینک کردم
مامان علی خوشتیپ
22 اردیبهشت 92 13:21
ممنون منا جون بابت اطلاعاتی که دادی.واقعا قیمتش خوب بوده من یه خورده مومو 160 تومن مش کردم راستی آپ جدید گذاشتم سلام ما رو به دوستان برسون
الی مامی غزل و آوا
22 اردیبهشت 92 13:23
خوشا به حالتان
لحظه های من و تو
22 اردیبهشت 92 17:09
ملی
22 اردیبهشت 92 18:59
خوش بحــــــــــــــالتون خوش بحالــــــــــــــــتون
نرگس
22 اردیبهشت 92 21:28
خوش به حالتوووووووووون. من انقده دوست دارم از این جمع شدنا اما خودم نی نی ندارم که هنوز. یعنی اول باید بابای نی نی پیدا بشه بعد خود نی نی

زودی عکسها رو بذارین


انشالا یه بابای باحال و یه نی نی خوشکل مثثل خودت خدا بهت بده بعد هی بیا بگو کی میاد نی نی منو ببینه!!
مامان آرشیدا کوچولو
22 اردیبهشت 92 23:11
وای قبون این فرشته نازم برم که اینقدر وروجکه منا جون چرا لو ندادی دخملت بادکنک رو از دست دخمل من در آورد و همین طور اشک دخملی مو در فکر میکردم الینا آروم تر از این حرف ها باشه اما از سفره کشیدنش و وروجک بازی هاش دیدم نه بابا خیلی بلاتر از این حرف هاست خوب حتما به مامان مهربونش رفته قیافش که کپی خودت بود کپی برابر است با اصل اما منا جون خوشملی و مهربونیت یک صدم هم با توی عکس قابل مقایسه نیست ها . هم خودت هم دخمل خوشمل ات ...


مرسی زهره جون
زهره جون باباهی آرشیدا تعریف نکرد واست که این آرشیدا وروجک و الینا فینگیلی سر کیک خوردن هم دعواشون شده و آرشیدا زده رو دست الینا عایا؟
فکر کنم این دوتا دخملی از حالا خییییعلی با هم تفاهم داشته باشند!

مامان آرشیدا کوچولو
22 اردیبهشت 92 23:13
اینقدر دلم میخواست بشینیم و یه دل سیر صحبت کنیم اما وقت خیلی کم بود امیدوارم سری های بعد بیشتر با هم آشنا بشیم مهربون


دقیقا منم همینطور ولی خوب بار اول بود که همه با هم آشنا میشدیم و انشالا دفعات بعدی میشینیم سیر دل با هم حرف میزنیم
شبنم
23 اردیبهشت 92 0:02
همیشه این اهوازی ها خودشون خیلی تنبل ترن! اونوقت می گن شیرازی ها!!
من دیروز که می دونستم یه روز از قرار وبلاگی تون گذشته، به وبلاگ اونایی که تا حدودی می دونستم توی این قرار بودن، و همین طور وبلاگ خودت، چند بار سر زدم، تا عکس های این دیدار وبلاگی خاطره انگیز و پرشور شما وولک های جنوبی!! و البته الی خوشگلم رو ببینم..اما تو هیچ کدوم از وبلاگ ها خبری نبود
امروز هم که منا خانم تشریف اوردن و فقط نوشتن که عکس هاشون توی دوربین بوده و ما رو فرستادن خونه یکی دیگه!!
تازه توقع داره که بعد هم هی بریم و بگیم خوششششش به حالشون..خوش به حالششششششون!!


ما اهوازیا هر چقدرم تنبل باشیم بازم نمیتونیم رتبه اول جهانی را از شیرازیا بگیریم عززززززیزززم

حالا رفتی عکسها رو دیدی یا تنٍت نیومد بری عکسها رو ببینی ؟!!
امروز دوربینم اوردم عکسها رو میذارم
شبنم
23 اردیبهشت 92 0:07
ولی منایی انصافا خوش به حال دوست هات که تونستن صورت ماه تو و چهره نازنازی الی جونم رو واقعا ببینن و دقایقی رو از نزدیک کنارتون باشن!
من که به شخصه بهشون حسودیم شد
تازه وقتی بیشتر حسودی ام شد که تو وبلاگ مامان ارشیدا خوندم که الینا خیلی خوشمله و رنگ موهاش خیلی باحاله و توی عکس، همه زیبایی هاش پیدا نمی شه
ههههیی..اختلاف طبقاتی که می گن تو جامعه بیداد می کنه، دقیقا یعنی همین!!
یه عده باید صورت طبیعی و ناز شما رو از نزدیک ببینن و ماها باید از پشت مانیتور چند تا عکس ببینیم، که تازه به خوشگلی واقعی شون هم نیستن!!...هیییی..


آخییییییی عزیز دلم اینطوری نگو خواهر دلم ریش شد الان رگ اهوازیم میگیره همین امشب یه بلیط میگرم میام شیراز پیشتون!!!
شبنم
23 اردیبهشت 92 0:10
منا نکنه حالا رفتی همشهری هات رو دیدی، دیگه دوست های مجازیت رو به حساب نیاری و فقط با همشهری هات لاو بترکونی یا!!!
حالا فردا می بینی من و مامان نیایش و مامی امیرحسن و مریم مامان عسل و سارا مامان ارتین و مامان مانی و خاله نرگس و..، به منا سلام می کنیم، بعد منا یه سری تکون می ده و می گه،عذر می خوام، قبلا همیدگه رو می شناختیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


معلومه که هنوز با مرام ما دخترهای اهوازی آشنا نشدی که اینو میگی شبنمی!!!
sahar
23 اردیبهشت 92 8:43
خوب آخه من تو اون همه عکس فقط الینا رو شناختم .

منا جدی جدی الینا شبیه خودته ؟؟؟؟
من چهره شناسیم تو باقالیاس !
حس کردم شبیه باباشه !



واله سحر جون منم هنوز سر دوراهیم از بس این دخملی رنگ عوض میکنه یه روز شبیه منه یه روز باباش یه روز دختر خاله اش یه روز مامان جونش و وووووووو!!
مامان دوفرشته
23 اردیبهشت 92 14:24
وایییییییییییییییییی دلم میخوادبخورمشششششششششلاکشوببین چه خوشرنگه



میسی عزیزم
نرگس
23 اردیبهشت 92 14:53
به به چه دخمل خوشتیپی
چه لاک های خوشملی

نی نی من که به دنیا بیاد نی نی های شما دیگه عروس و داماد شدن


نههههههههه بابا دیگه تو هم تا اون موقع میخوای صبر کنی!!!!
مریم مامان عسل
23 اردیبهشت 92 16:52
عاقا منم موخواممممممممممممم

مونا خوش به حالتون واقعا!

به جای ما هم کیف میکردید عسیس دلم.

جیگر این آرشیدا و الینا رو من با هم خام خام میخورم آخر!

الینا جونم چه تیپی زده بودی خاله! هزار ماشالله!

قربون موهای فرفری تو بشم که مثل موهای عسل پیچ پیچیه.

نازتو برم با اون لاک ناخونت.








مامانی منا خانوم بنده از شما کامنت قبلی ای دریافت نکردم فک کنم همون نی نی وبلاگ جون خوردتش!

خخخخخخخخخ

میبوسمتون






مریمی پاشو با عسلی بیا اهواز تا الینا و اآرشیدا و عسلی با هم سه تایی خوش بگذرونن دیگه دیگه مامانی


مامان ماني جون
23 اردیبهشت 92 17:12
خوش به حالتون ما كه شرايطمون خاصه و نميتونيم از اين كارا بكنيم


آخه چرا؟ تو کرج که نی نی های وبلاگی زیادن سعیده جون
مامان آرشیدا کوچولو
23 اردیبهشت 92 21:23
جمعه این هفته اولین جلسه کارگاه مادر و کودک ... وسیله مورد نیاز یک نی نی سیر غذا خورده خواب بعد از ظهر رفته...یک کیسه آرد هر جی بیشتر بهتر ... ساعت 7 جاشو تا 5 شنبه توی وبم اعلام میکنم [بوسه]


دست و جیغ و هوار برای مامان آرشیدا !(بوس بوس یه عالمه)
آیدا(مامان الینا)
24 اردیبهشت 92 2:43
خوش بحالتون خیلی خوش بحالتون
آیدا(مامان الینا)
24 اردیبهشت 92 2:46
وای چه دختر مو فرفری خوشگلی
دختر منم هم اسم دختر شماست
با اجازه لینکتون میکنم
خوشحال میشم به ما هم سر بزنید



چه خوب یه دوست وبلاگی هم اسم دخملیم
مامان نیایش
24 اردیبهشت 92 8:51
سلام واقعا خوششششششششش به حالتون . وای منا جون این الینا چقده خانوم شده . لاک دستش رو ببین اگه اینجا بود درسته قورتش می دادم .


میسی خاله جونی
شبنم
24 اردیبهشت 92 12:38
اوه اوه اوه..این دختر موفرفری بور و سفید و کپلی با این انگشت های نازنازی کیه اونوقت؟!!..یعنی الینای خودمونههههه!!
بابا منا جون این دخترت هر روز که داره از روز قبلش دلبرتر می شه که!!..
می ترسم تو پست بعدی نشناسمش!
اونوقت مامان های اهوازی یه همچین الینای تر و تمیز و اماده و شسته و رفته ای!! جلوشون بوده و نخوردنش اون شب؟!
رنگ سفید چه بهش می یاد فسقلی خانوم!..هلاااااااااک این عکس ششمی اش هستم که باز اینطوری این انگشت های لاکی اش رو گرفته بالا و داره نگاه بغل می کنه!
خو دختر من اگر تو رو ببینم، با این ناز و اداها قورتت می دم که!
اونوقت دیگه مامان منا و بابانوید باید به فکر یه الینای دیگه باشن برای خودشون


وای شبنمی دلت میاد دخملی منو بخولی خاله؟
شبنم
24 اردیبهشت 92 12:40
فدای اون منتظر نشستنت دخملی..حتما داشتی مورچه هم شکار می کردی اون لحظه!

اگر من دختردار شدم، یکی از النگوهات رو می دی واسه دختر من!!!!




عزیز دلمی تو جون بخواه عسیسم کی میده !!!!


محبوبه مامان الینا
24 اردیبهشت 92 13:07
سلاااااااااااااااام و عرض ارادت خدمت مامان یه الینای ناز دیگه
خاله نرگس
24 اردیبهشت 92 13:13
یعنی من عاشقتم ها. قربون اون لاک های خوشگلت. قربون اون نگاهت. هزار ماشاله به تو. همینطور خوش به حالتون کنان اومدیم ها. دوباره جلسه دارین. همدیگه رو می بینین. آخ که چقدر دلم می خواست الینا و آرشیدا جونو از نزدیک ببینم.
مریم مامان عسل
24 اردیبهشت 92 17:41
اول شما بیاید مشهد خووووووووووووو
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
25 اردیبهشت 92 13:40
الینای طلا خوش باشی همراه مامان مهربونت
مامان گیسوجون
25 اردیبهشت 92 21:55
عزیزم الهی همیشه خوش باشید و موفق
کاکل زری یا ناز پری
25 اردیبهشت 92 22:31
ای جاننمممممممممم چه خوببببببببببب من عکس هارو تو وب علی جون دیدم به به همیشه به شادی عزیزمممممممممم
مرضیه
26 اردیبهشت 92 0:42
چه کار خوبی کردید منا جان جمعتون همیشه به شادی جمع شه ایشالله الینا هم خیلییییییییی ناز شده ماشالله
مامان محمد و ساقی
26 اردیبهشت 92 1:33
سلام عزیزم خوش به حالتون ایشالله همیشه به این دوستیهای قشنگ و قرارهای باحال الینا جون مثل همیشه گل
مامان نیایش
26 اردیبهشت 92 13:37
به به چه خوب ان شاالله همیشه ا زاین دیدار ها و دوستی ها باشه و خشو بگذره چه همه نی نی یه جا وای پاپ کرن خوردنشون رو خوش به حالتون
مامان نیایش
26 اردیبهشت 92 13:37
برای چراغ های همسایه هم ، نور آرزو کن ، بی شک حوالی ات روشن تر خواهد شد ... ماه رجب است و شب آرزوها ... التماس دعا...
ملی
28 اردیبهشت 92 19:43
آغا ما همچنان منتظره رمزیم هر چی خانومی می کنم هیچی نمی گم تو هم نمیای


اوا روم سیاه خواهر الان میام برات میذارم
ترنم
30 اردیبهشت 92 11:03
وای عزیز دلم الهی قربون اون لاکات که دستاتو میاری بالا خیلی بامزه ان منکه از دیدن عکسایه این فسقلی کلی حال کردم اللخصوص اون عکسی که منتظر عکس گرفتن با بقیه است خیلی نازو خوردنیه


مرسی عزیزم
مامان دخملی ها
31 اردیبهشت 92 1:01
برای مامانها و نی نی هاتون
واقعا خوش به حالتون حالا یه سوال تصوری که از دوستان داشتید درست بود؟از قیافه گرفته تا رفتار ؟
اگه بیایی به وبلاگ دخملای منم خوشحال میشم تازه اپیدم


مامان گل دخملیا
من از دوستان فقط زهره جون مامان آرشیدا رو میشناختم و خواننده وبلاگش بودم و تصوری که از زهره جون در ذهنم داشتم دقیقا همونی بود که دیدم
مامی امیرحسین(فاطمه)
14 خرداد 92 13:58
خوششششششششششششششش بحالتون
خوشششششششششششش بحالتون
خوشششششششششششش بحالتون!
من که اصلا دوست وبلاگی تو کرمانشاه ندارم!
خوشششششششششش بحالتون.من عاشق اون انگشتای کپلی با لاک ناخنش شم!یه گاز کوچولو جای من از اون دستای کپلی بکن لطفا!
خوششششششششش بحاتون!


خوب فاطمه جون ما قرار میذاریم شوما و امیر بیاین اهواز!