الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

مادر

1392/2/15 10:44
2,376 بازدید
اشتراک گذاری

به مناسبت روز مادرمیخواستم یه پست بذارم اما از اونجایی که برای اولین بار یه پست مرموز گذاشتم و هر و وقت  می آمدم اینجا یا باید به دوستهای گلم رمز میدادم یا باید جواب محبتهاتون را میدادم  یادم میرفت و رسید به امروز!!

 

 این روز را به همه مامانهای دنیا

 

چه اونهایی که الان مامان ما مامانها هستند مثل مامان گل خودم

 

چه اونهایی که مامان فرشته کوچولوها هستند  مثل خودم و دوستهای گلم

 

چه اونهایی که قراره  انشالا انشالا انشالا مامان بشن  مثل دوست خوبم شبنم جون قلب همگی بگیم آآآآآآآآآآآمین

 

تبریک میگم

 

و  یه مسج خیلی خوشکل که ریحانه جان برام فرستاد  را تقدیم میکنم به همه مادران

 

روز مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته ما صبوری!

 

به تعداد همه روزهای آینده  ما دلواپسی!

 

به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه ما بیداری!

 

روز مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی

 

 که عمری به پای بالیدن ما چروک شد!

 

روز مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن مادر که نوازشگر همه سالهای دلتنگی ما بود ، یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن

 

مادرم روزت مبارک

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

فرزانه
14 اردیبهشت 92 21:40
روزت مبارک مامان دخمل تپلی
نرگس
14 اردیبهشت 92 22:10
سلام بازم روزتون مبارک.
خاله زهره مامان آرشیدا کوچولو
15 اردیبهشت 92 1:26
مامانی منای شما هم به جشن ما دعوت شدی... قراره همه نی نی وبلاگی های اهوازی دور هم جمع بشیم . هدف جلسه اول آشنایی با هم و جلسات بعدی تشکیل کلاس های خلاقیت مادر و کودک خودمونی برا بچه هاست توی پارک چوبی ... اگه دوست دارید شرکت کنید توی قسمت پرسش و پاسخ آمادگی تون رو اعلام کنید یا به وبم بیایید عزیزم .
شبنم
15 اردیبهشت 92 10:06
منای عزیزم، من واقعا دیگه نمی دونم از این همه لطف و محبتی که همیشه ی همیشه به من داری، چطوری باید تشکر کنم..
روز اولی که از وبلاگ مامان نیایش اومدم به وبلاگت و وقتی که چند تا از پست هات رو خوندم (تو اوج زمان مریضی الینا بود، اون موقع)، و تصمیم گرفتم برات کامنتی بذارم که: اگر تو این غصه و مشکل رو توی زندگیت داری که دخترکوچولوت الان به این شرایط رسیده که موقتا تشنج و بیماری داره، منم این غصه و مشکل توی زندگیم هست، که اصلا بچه ای ندارم!..؛ فکر نمی کردم که با گذشت زمان، به دو تا از بهترین دوست های همدیگه تبدیل بشیم.
دیشب یه لحظه اشک اومد توی چشم هام، وقتی که این ارزوی قشنگت و این پاراگرافی که واسه خاطر من نوشته بودیش رو توی وبلاگت دیدم...ای شالله ای شالله که تو به همه ارزوهای کوچیک و بزرگت توی زندگیت می رسی و اول از همه سلامتی کامل پرنسس کوچولوی خوشگلت..که دیشب هم بهت گفتم:این همون آرزوی مشترک همه ی بچه های نت هست!



عزیز دلمی شبنم جون و هر چقدر بگم کم گفتم و مطمئنم مطمئنم یه روزی به همین نزدیکی میام و اینجا خبر مامان شدنت را به بچه ها میدم مهربونم
شبنم
15 اردیبهشت 92 10:07
و اما جواب اون سوال خصوصی تون رو تشریف ببرید، خصوصی تا بگم!
مامان آرشیدا کوچولو
15 اردیبهشت 92 12:13
ساعت و زمانش رو بعد بهتون اعلام میکنم قربونت
مامان دوفرشته
15 اردیبهشت 92 14:13
آآآآآآآآآمین برای مامانای آینده منم این روزو به همه زنان ومادران این سرزمین تبریک میگم
لحظه های من و تو
15 اردیبهشت 92 19:28
عزیزدلم روزت مبارک. با تمام وجود آرزومند آرزوهات هستم
sahar
15 اردیبهشت 92 23:57
monaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa chera be man ramze poste ghabl ro nadadiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
شبنم
16 اردیبهشت 92 10:22
سلام..سلام..
منا یعنی کامنت عمومی من که قبل از این کامنت که نوشتم جواب سوال هات رو برو خصوصی تا بخونی، گذاشته بودمش،ثبت نشده برات؟؟

اومده عزیزم الان تاییدش کردم
فرزانه
16 اردیبهشت 92 11:00
منا جونم اول صبی از دیدن روی ماهت بینهایت خوشحال شدم واقعا یه مامان مهندس خوشتیپ داره این نی نی جون ما
مش هم بهت میاد عزیزم تنوع نیازه

همیشه ایام به شادی و بلاها از اطراف خونه عشقتون هزاران فرسنگ فاصله داشته باشه
ببووووووووووووووووووس نی نی جونوووووووووو



مرسی فرزانه جون شما لطف داری عزیزم
مامان ماني جون
16 اردیبهشت 92 14:23
الهي هميشه سايه ات بالا سر اليناي گلم باشه
مامان ماني جون
16 اردیبهشت 92 14:25
منا جونم ما تو يه ساختمون با خانوادهء شوشو هستيم و البته خانوادهء خودم هم همگي تو يه ساختمون هستن و خوبيش اينه كه پيش هر كي بريم همه رو ميبينيم اما خوب يه چيزايي هم هست كه خوب نيست ديگه
مامان پریسا
16 اردیبهشت 92 16:29
سلام منا جون. مامان های اهوازی یه قرار وبلاگی گذاشتن برای روز جمعه ساعت بین 7 - 8 شب پارک چوبی کیان پارس قسمت اسباب بازی ها. جزئیاتش در قسمت پرسش و پاسخ هست. اگر شما هم بیایید خوشحال میشیم.
مریم مامان عسل
16 اردیبهشت 92 19:11
روزت مبارک مجددا! واسه منای عزیزم که از همه ی ما مادر تری بخدا! الینا جونمو ببوس. دوستتون دارممممممممم راستی ازت ممنونم که منو با شبنم جون آشنا کردی. پست مرموز! خخخخخخخخخخخخخ
مامان کیان
16 اردیبهشت 92 23:35
منا جون روزت مبارک با تاخیر البته
خاله نرگس
17 اردیبهشت 92 12:34
عزیزم منای مهربونم. روزت مبارک. مادر که باشی عاشقی. فکر کنم همین از مادری برامون بسه که همه عمرمون رو وقف اونها کنیم با یه دنیا عشق. الینا جونم خاله جون فراموش نکنی مامان برات خیلی خیلی زحمت کشیده. بیشتر از هر مادری که فکر کنی. اون بهترینه و همیشه لایق بهترین ها. می بوسمتون
مامان آرشیدا کوچولو
18 اردیبهشت 92 1:13
مامانی عزیزم همه قرار و مدار رو توی وبم پست جدید زدم اگه نظری داری بگو قربونت به امید دیدار روز جمعه
مهدیه
18 اردیبهشت 92 15:55
سلام از آشنایی تون خوش وقتم وبلاگی داریم با نام مادرانه و خاطرات مادران رو در روز زایمانشون در اون ثبت می کنیم خوشحال میشیم بهمون سر بزنین و در صورت تمایل خاطره تون رو تو وبلاگمون ثبت کنین! در صورت تمایل برامون کامنت بذارین!
مامان محمد و ساقی
18 اردیبهشت 92 23:00
روزت مبارک منا جون
مامان نیایش
19 اردیبهشت 92 12:19
سلام عزیزم روزت مبارک مامان صبور البته با تاخیر خیلی قشنگ نوشتی منا جون ایشالا که الینای گلم زودی بزرگ بشه و به مامان گلش تبریک بگه این روز عزیز رو
کاکل زری یا ناز پری
20 اردیبهشت 92 18:47
مونا جون مسیج خیلی خوشکل بود واقعا مادر بودن مسئولیت خیلی بزرگی هست بهت تبریک میگم که خدا لایق دونست این حس و ومسدولیت رو تجربه کنی عزیزم انشاالله همیشه سایه تون بالا سر الینا جون باشه
مامان علی خوشتیپ
21 اردیبهشت 92 9:16
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
واااااااااااااااای به من خیلیییییییییییییییی خوش گذشت دیشب
وای تو قرار بعدی زینب و اعظم هم بیان.من عاشششششششششششقشونم
باباشونم همینطور
ممنون عزیزم بابت این همه تعریفتون خودتون ماه و خوب و خوشتیپ و خوشگل و همه چی تمومید...
به اعظم و سپیده و همه دوستان سلام برسون
دوستتون دااااااااااااااااااااااااااااااااارم
بووووووووووووووووووووووووووووووس



سلام عزیزم
به ما هم همینطور من اصلا فکر نمیکردم که اینقدر همشهری نی نی وبلاگی داشته باشیم
انشالا دیدارهامون ادامه داشته باشه
چششم عزیزم رسوندم[
مامان علی خوشتیپ
21 اردیبهشت 92 9:17
چاقو فدا سرتون
فقط دوتا از بشقاب سبزام هم گم شد


ای وای سارا جون چقدر تلفات داشتی!!!!
مامان علی خوشتیپ
21 اردیبهشت 92 9:18
اعظم چندتا بچه داره راستی؟


2 تا دخمل داره
مامان ماني جون
21 اردیبهشت 92 20:03
اي واي خصوصي منم نيومده انگار!!!!!
منم واست خصوصي گذاشتم و كلي سوال پرسيدم اگه نيومده خبرم كن تا دوباره بپرسم
جواب سوالامو كه بدي بهتر ميتونم از خواهر شوور جواب بگيرم
راستي خصوصي تو چهرشنبه اومده اما پنجشنبه نه


نه نیومده عزیزم