از ماست که بر ماست!
دو شب پیش یکی از قرصهای الینا (زیپکس٥) در حال تموم شدن بود !!!!و چون ٦ اسفند الینا نوبت دکتر داره به درمانگاه شبانه روزی کسری رفتم که قبلا این قرص را بدون نسخه هم بهم داده بودند . به آقای که جدیدا تو داروخانه اش مشغول شده توضیح دادم فعلا چند تا قرص بهم بده تا دکتر نسخه جدیدی بنویسه ، رفت و با یه جعبه پر برگشت و گفت این پلمپ شده است و هین به دونه مونده آخریش میتونید همه اش را ببرید. منم از خدا خواسته گفتم چشم! میدونستم که میشه ٨٥٠٠ خواستم پولش را بدم که گفت نه خانوم ! این داروش خارجیه و مال خرید قبلمون بوده با دلاری ١٢٠٠ ! و زودی پرید ماشین حساب را آورد که الان دلاری ٣٥٠٠ و میخواست جمع و ضرب کنه ببینه چقدر میشه !!
اینقد از این حرکتش حرصم گرفت گفتم شما که این رو تو داروخانه تون داشتین و قیمتشم با ماژیک روش نوشته ٨٥٠٠ ، خرید امروز و یا دیروزتون نبوده پس دیگه چه لزومی داره بخاید مثل بازاریها رفتار کنید که جنس تو مغازه هاشون خاک میخوره و دقیقه ای قیمتش را میبرند بالا اینجا بقالیه یا داروخانه! وقتی دید صدام را دارم میبرم بالا هول شد و گفت صبر کنید برم از آقای دکتر بپرسم ببینم چی میگه ! حیف که به قرصها نیاز داشتم وگرنه یه لحظه دیگه هم حاضر نبودم اونجا منتظر بمونم . برگشت و گفت ببخشید خانوم آقای دکتر گفتن به همون قیمت قبلی بفروشم ! بازم انصاف اون آقای دکتر!
واسه پیدا کردن تک تک داروهاش کم دردسر نکشیدیم گرون تر شدنشون هم فدای سرش ، این بی انصافی و اینکه خودمون هم به همدیگه رحم نمیکنیم را کجای دلم بذارم !
خدایا آخر و عاقبت مون را به خیر بگذرون !