قربون مست نگاهت ....
امروز سومین سالگرد ازدواج من و نوید
پارسال که یه همچین روزهایی الینا را برای تزریق آمپول بیمارستان بستری کرده بودیم ،
با اون حال و هوا و استرسهایی که داشتم توی همچین روزی نوید حسابی با کادوی قشنگش سوپرایزم کرد،
و حسابی خاطره ساز کرد اونروزم رو
اما امسال که تا همین لحظه هیچ خبری نیست که نیس!
خانمی که شما باشی عرض کنم خدمتتون که صبح با کلی استرس چند بار پشت سر هم
هی تکرار میکرد : منا امروز بارونیه ، حواست باشه آروم رانندگی کن، با احتیاط برون،
سرعت نرو !!!
منم فقط میگفتم : چشششم!چشششم عاقا حواسم هس!
بعدشم دخمل گلم را برداشتم بردم گذاشتم خونه مامان جونش ،
عسیس دلم از ماشین که پیادش کردم خواب بود همینکه نم بارون به صورتش زد
یه اخم بامزه ای کرد ، همون تو خواب با اخم از نم نم باورن استقبال کرد!
عسیس دلم قربون صورت مثل ماهش ، قربون چشمای ماهت ..
دلم واسش تنگ شد الان که یادم افتاد .
صبحهاکه میذارمش توی صندلی ماشین خواب ِ خواب ِ و هی بدن کوچولوش را
کش و قوس میده و با اینکار ش میفهمم که هنوز دوست داره توی رختخواب
گرم و نرمش باشه اما چاره ای نیست عسیسم
مامان باید هر روز صبح چند ساعتی را از فرشته نازش دور باشه .
داشتم میگفتم ،
بعد از اینکه الی را رسوندم اومدم سمت اداره وووووای که چه هوای پاییزی قشنگی بود ،
عاشق بارونهای این مدلی هستم نم نم و عاشقونه ، شیشه ماشین را دادم پایین تا
از بوی بارون و نم نمی که به صورتم میزنه لذذت ببرم و نمیدونم چرا
اکـــــــثر ماشیــــنا شیــــشه ها را کیـــپ کرده بودن آخه حیف
از این هوای قشنگ نیست که لــــــذت نبریم
اصلا دوست نداشتم برسم اداره ، آخه رانندگی تو بارون عـــــــشق منه
بارون بزنه نم نم صدای پراحســــاس مـــــــازیار فلاحی هم گوش بدی ،
یه ترافــــیک نسبتا آرومی هم باشه ، آسمون ابری ،
چی بهتـــــر از این!
رسیدم اداره دیدم میـــس کــــال داشتم و یه دونه مسج که: عزیزم رسیدی؟!!!
دیر رسیدم اما این دیــــر رسیــــــدنم خیلی چسبــــید!
حالا تا شب ببینم عاقامون یادش میمونه یا نع!
هرچند من امرزو هدیه قشنگم را از آسمون گرفتم و پـــــــُر م از احساس خوب!
یادش بخیر روز عروسیمون هوا ابری بود و نصفه شب یادمه یه تگرگی زد بی سابقه
تا نزدیکای صبح!
یه نظریه بوده که قدیمیا میگفتن هر کی ته دیــــگ خور باشه شب عروسیش تگـــــرگ میباره !
از اونجاییکه من یه زمانی ته دیــــگ خور قهاری بودم این نظریه نفی نشد!
* صبح اومدم کامنتها رو بخونم تا تأیید کنم و کامنت فروغ عزیزم را خوندم و جوابشم
دادم نمیدونم چی شد به جا اینکه تاییدش کنم حذفش کردم فروغ جونم ببخشید
** بعد اومدم پست نوشتم خواستم ثبتش کنم همون موقع مدیـــر م زنگید هول شدم
قبل از اینکه ثبتش کنم حذفش کردم!
*** اینا رو گفتم که یادتون باشه اگه یه وقت اومدید و دیدید اینجا حذف شده
خبر دار باشید که من اشتباهی حذفش کردم!!!!
**** عنوان این پست " قربون مست نگاهت " آهنگ مازیار فـــلاحی که من بنا به دلایلی خیلی میدوستمش !
اینم فرشته کوچولم که صبحا این مدلی تو صندلیش خوابه
عاااااشق این عکسشم ! الهــــــــــــــــــــــــــــــی قــــــــــــــــــــــــربونت ، قربون مــــــــــست نگاهت