الیناالینا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

الینا فرشته کوچولو

فصلی نو

1392/7/27 10:48
2,026 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستهای گلم دلم برای همتون خیلی تنگ شده بود ،

بیشتر از اون دلم  واسه اینجا ،

این خونه ای که با عشق  روزهای اول بارداریم واسه فینگیلیم ساختم!

و این فینگیلی درون من رشد میکرد و من پر از حسهای قشنگی که تا حالا تجربه نکرده بودم  و

تا اینکه این فینگیلی اسم دار شد و ما اسم زیبای فرشته کوچولوکون  را رسما به بقیه

 هم اعلام کردیم!!!

آخی چه روزهای قشنگی بود ، یاد همه اون لحظه های شیرین بخیر  و من تقریبا تمام اون لحظات

 را اینجا ثبت کردم  

گذشت و گذشت

تا اینکه الینای ناز من پا به این دنیا گذاشت و بابا نوید اولین  پست را اینجا نوشت  و

 خبر بدنیا اومدنت را  با صد شوق ثبت کرد

 

و اولین پستی که من عکسهای الینای نفسم  را ثبت کردم 

وقتی نگاه عکسا میکنم باورم نمیشه که اینقد کوشمولو بودی

و بعد ازاون این خونه مزین شد به عکسهای قشنگ تو ،

 عکسهایی که دیدن هر کدومشون خاطره ای را برای من تازه میکنه 

و اینجا شد جایی برای  ثبت خاطرات مادرانه هایم  و  شمردن روزهای قشنگ زندگی 3 نفره  

.

.

.

.

دل کندن  از اینجا سخته  ، دوری از دوستهای خوبی که به واسطه این فضای مجازی پیدا کردم  سخته

دوستهایی که بی اغراق بگم دوستیهاشون همیشه به دلم نشسته و برام عزیزن  و

 حتی تونستم دوستیهایی بهتر از دنیای واقعی با هم داشته باشیم  

و من به داشتن همشون افتخار میکنم

 

این چند روزه خیلی دلتنگ اینجا بودم  دلتنگ نوشتن  دلتنگ دریافت  تک تک محبتهاتون

تصمیم گرفتم بازم بنویسم

اما اینبار میخام از مادرانه  هام بنویسم از تو بنویسم دخترم

از حسرت و دردی که میکشم نمینویسم  اونها رو یه گوشه قلبم و فقط و فقط برای

خدای آسمونها مینویسم

از نداشته هامون ، نداشته های دخترم ، از روزهای سختمون  نمینویسم  ،

میخام وقتی میام اینجا  فقط  خاطرات قشنگ یادم بیاد  و همه اشک ها و روزهای تلخ را

فراموش کنم

کمکم کنید دوستهای خوبم ، دوستهایی که هیچوقت من را تنها نذاشتید ، میخام برگ های جدیدی

از زندگیمون را اینجا شروع کنم

زندگی دونفرمون را پاییز شروع کردیم

پاییز سال بعدش یه فرشته کوچولوی دوست داشتنی به جمع دونفرمون اضافه شد

پاییز همیشه شروعی تازه برای من داشته

این پاییز را باید شروعی تازه کنم برای بهار زندگی سه نفرمون .... 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (43)

شبنم
27 مهر 92 11:03
خیلللی خوشحال شدم منا..
تصمیم خوبی گرفتی آبجی..
هرچند که ما دوست های مجازی همیشه آماده ایم تا درد و دل های تو رو به جون بخریم و بتونیم واست یه سنگ صبور باشیم، اما تو باید کاری رو بکنی که آرامش خودت و الینا رو در پی داشته باشه..
و شاید الان بهترین کار همین باشه که کمی از مرور نداشته های الینا و ناراحتی هاتون فاصله بگیری، تا ای شالله روزنه های امید و آرامش به سمت تون پر بکشه..و بعدها هم از مرور خاطرات، ناراحتی و غصه نیاد سراغت..حتی باید به فکر الینا هم باشیم که یه روز بعدها می خواد این نوشته ها رو بخونه..
تو زن صبور و فهمیده ای هستی منا..به دوستی باهات افتخار می کنم.



عزیز دلمی شبنمی خودم! دختر شیرازی دوست داشتنی من! منم خیلی خوشحالم که تونستم دوست خوبی و صد البته اصلن اصلن حرف گوش نکنی مثل تو را اینجا پیدا کنم.

همیشه حرفهای تو باعث دلگرمی من شده شبنمی ممنونم بخاطر دل خوب و مهربونیهات ، مرسی بخاطر همه وقتهایی که گذاشتی و به درد دل من گوش دادی وبا حرفات آرومم کردی و ببخشید اگه این چند وقته ازت دور بودم شرمندتمممم با مرام !
شبنم
27 مهر 92 11:36
خودت می دونی که این احساس همیشه دو طرفه بوده..تو هم تا حالا کم واسه من وقت نذاشتی و کم واسه من دل نسوزوندی..

تو چه دور باشی، چه نزدیک، همیشه تو قلبمی و سردسته همه دعاهام (که البته خدا هم چقدر نسبت به دعاهای من گوش هاش شنواست واقعا!!) سلامتی فرشته کوچولوی طلایی مون بوده..
پاینده باشی منا جونم..جوجه فکلی تم یه سه چهار تا گاز محکم از لپش!!!! به ما بدهکاره ها!..(حالا تو علی الحساب ببوسش، تا من بعدها گازها رو خودم باهاش تسویه حساب کنم!)


شبنم جونم یادمون باشه که هیچ وقت هیچ کس نمیتونه سر از حکمت خدا در بیاره ، همه مشکلات را بسپریم به دست توانا و رحمت بیکران خودش ، مطمئن باش ما رو تنها نمیذاره
مواظب خودت باش عزیزم بیشتر از همیشه
راحله
27 مهر 92 11:51
سلام منای عزیزم
این روزا همش موقع نماز تو قنوتم بلا استثنا یادی از تو و شبنم و شهرزاد مامان آنیتا میکنم...خیلی ممنون که بازم اومدی حسابی دلتنگت شده بودم..عکسای الینا رو وقتی نی نی بود دیدم خداااااای من این دختر چقدر خواستنیه آخه!
منا جونم الینا خوب میشه! خوبه خوب! مطمئن باش!فقط باید مثبت فکر کنی و فکرای منفی رو از خودت دور کنی...همینکاری که الان داری میکنی.. به امید شروع بهار تازه! به امید روزهای شیرین...به امید دیدن لبخند روی لبهای هر سه نفرتون...
خصوصی هم داری


سلام راحله مهربونم
میدونم که همیشه به یادمون هستی عزیزمی مهربونم
و یه دنیا خوبی آروز میکنم برای تو بخاطر حرفهای قشنگت

راحله جونم خدا رو شکر این سری داروهای الینا را پیدا کردیم هرچند قیمتهاشون چند برابر اما زیاد واسه پیدا کردنشون اذیت نشدیم ، مثل اینکه این کلیده که دست بعضیهاست داره قفلها را هرچند به کندی اما بالاخره باز میکنه!
صبا
27 مهر 92 12:38
مونای گلم خیلی تصمیم خوبی گرفتی.جاواسه دلتنگی همیشه هست.فرصت های شادی وخوبی خیلی کم ومحدوده.سعی کن مصمم بمونی روی تصمیمت.ازفرصتهای کوچیکت واسه شادبودن نهایت استفاده روببر.پاییزت رودوباره خاطره سازکن دوست من.بذارخاطرات پاییزی همیشه برات رنگارنگ وجاودان بمونه.دوستت دارم


مرسی صبا جون از اینکه همیشه به فکرمون بودی چه با مسج و چه اینجا ،کامنتت را خیلی دوست داشتم
الي مامي غزل و آوا
27 مهر 92 12:43
سلام مونا جوني خوبي گلم
بهترين تصميم رو گرفتي تا بتونيم ما هم كمكت ميكنيم
مونا جونم يه پيشنهاد دارم ترانه سياوش شمس رو به نام خوشحالم رو حتما گوش كن چه توي ماشين چه توي خونه همش انرژي+
روحيه آت رو دو صد چندان ميكنه
مونا جونم دوستت دارم واز ته دل آرزو ميكنم به همه خواسته هات برسي آمين
الينا گلينا رو ببوسي



سلام عزیزم
آمین مهربونم
حتما میرم آهنگش دانلود میکنم ،همون آهنگه که بچه هاش را نشون میده و خیلی خوشحاله دیگه؟ اسمش یادم نیس!

سمیه دختر عمه
27 مهر 92 12:53
سلام منا جون چه عجب سری زدی خوبی الینا خوبه بابای الینا خوبه همه خوب هستید دلتنگتون شدیم . راستی عید قربان رفتیم بی بی حکیمه دعاتون کردیم انشالله الینا که خوب خوب شده دست جمعی بریم .


سلام سمیه جون
زیارتتون قبول
سلام به هممممممه برسون
مامان کیان
27 مهر 92 13:01
منااااااااا کجا بودی؟؟؟نمیگی نگرانتون میشیم دختر؟؟؟
من شمارتو ندارم اگه داشتم حتما بهت زنگ میزدم.شمارمو برات خصوصی میذارم اگه دوست داشتی بهم اس بده تا منم شمارتو داشته باشم.
خوشحالم که اومدی و تصمیمات جدیدی گرفتی.ولی راستش ناراحت شدم که از الینای نازن چیزی نگفتی.
انشاالله که همیشه خوش باشی دوستم


ببخشید باش؟!!
به زودی از الی هم مینویسم قوووول میدم!
الي مامي غزل و آوا
27 مهر 92 15:54
آره مونا جوني همون آهنگه
من هر وقت دلم ميگيره اين آهنگ رو گوش ميدم خيلي تاثير ميذاره
مونا جوني من ٢-٣ هفته پيش مشهد بودم جلوي پنجره فولاد نماز خوندم و خيلي واسه الينا گلينا دعا كردم همينطور واسه اون دو تا دوستمون شهرزاد و شبنم كه از طريق تو باهاشون آشنا شدم
ايشالله خدا قبول كرده باشه تو هم بسپار همه چيز رو دست خودش و بس
وشروعي دو باره با پاييزي نو
بوس بوس


الی مهربونم انشالله همیشه شاد و تندرست باشید و ممنوم که به یادمون بودی
هزار و یک بوس و اسه الی و عروسکهای نازش


مامان مانی جون
27 مهر 92 17:29
وای که چقد خوشحال شدم
هیچ خبری تو این روزا اینقد خوشحالم نکرده بود
یه روز هم از یادت نمیرم و هر روز اینحا بودم و چک میکردم که اومده باشی
خوش اندیشی باعث خوشحالیه
یادته آهفته 31 بارداریت میخواستی بری عروس رفتی موهاتو رنگ کردی؟زیتونی هههه
نارنجی شده بود
اما نمیخواستی قبول کنی که نارنجی و میگفتی نارنجی مایل به عسلی
هههههههه
ببوس الینا جونو
از این به بعد زود زود آپ میشی دیگه نه!!!!



سلام
وای سعیده یادته!
هنوز قیافه خودم بعد از رنگ موهام یادم نمیره ! با اعتماد به نفس تمام رفتم رنگ زیتونی را بدون دکلره به موهام زدم و انتظار داشتم که یه زیتونی شییییک بشه ! هههه! سرخوش بودما!
تازه العان موهام قرررممممززز کردم اما با یه روش جدید اگه خواستی بهت میگم!

نرگس
27 مهر 92 19:17
سلااآاااآم. وای اگه بدونی چقد خوشحالم.
خیلی خوبه که قراره از شادیها بنویسی.
زودتر عکس الینا رو بذار که دلم داره براش پر میکشه.
با گوشی اومدم کامنت دادن سخته. اما خیلی خوشحال شدم از دیدن پست دوباره.

سلام نرگسی
چشم حتما به زودی عکس الی را میذارم
مامان آرشیدا کوچولو
28 مهر 92 10:57
حالا شد


میسی زهره مهربون که من همیشه بهت زحمت میدم عسیسم
کاکل زری یا ناز پریییی
28 مهر 92 11:16
وای مونای عزیززززززز نمیدونی وقتی نظرتو تو وبم دیدم چقدر خوشحال شدمممممممم بارها بارها امدم اینجا ولی خبری از شما نبود دلم برای الینای ناز تنگ شده بوددددددددد خیلییییییییییی همچنین برای شما عزیزممممممم واقعا مهر و محبتت از همین راه دور به دل میشینه واقعا به خاطر این همه انرژی مثبت و یاداوری خاطرات خوب تو این پست باید بهت افرین بگم دل ماهم شاد شد و خاطرات گذشته زنده انشاالله الینای عزیزمممممممممم سالم سالممممممممممممم هست ودیگه هیچ وقتتتتتتتت هیچ مریضی سراغ کوچولوی ما و شما نمیاد .
خصوصیتم چک کن مونا جونم


عزیز دلم خصوصیتو خوندم مامان مهربون تو لایق بهترینها هستی
انشالله گل پسرت هم به سلامت بدنیا بیاد و مادرانه های عاشقانه ت تا ابد باشه
مواظب خودت و نی نی توی دلت باش
هما
28 مهر 92 13:06
سلام خانمي چه خوب كردي اومدي اگه قابل بدوني منم دوست خودت بدون منم مشكل داشتم خواستي ايميل بزن با هم اشنا شيم


سلام هما جان
خوبی خانومی
انشالله که مشکلت به زودی حل بشه ولی ای کاش همینجا خصوصی واسم مینوشتی
marzi
28 مهر 92 14:23
چه تصمیم قشنگی گرفتی. آفرین به این روحیه. صبر و شکیباییت الگوم میشه.
خوشحالم که بازم مینویسی.


من از وجود شما دوستای نازنینم انرژی میگیرم عزیزم
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
28 مهر 92 14:32
واااااااااااااااای منا جونم چطوری؟ خوبی؟ بارها اومدم و سر زدم خبری نبود. نمی دونی چقدر خوشحال شدم که روحیت خوبه. آفرین دوست من تا می تونی روحیه ات رو حفظ کن. خدا می دونه چند بار تصمیم گرفتم بهت زنگ بزنم، اما اصلا دل شنیدن خبرهای بد رو نداشتم. هر وقت میشنوم الینا جونم تشنج کرده، از ته قلبم ناراحت میشم. ولی اینو بدون همیشه به یادتونم. برای شما و الینا جونم آرزوی سلامتی دارم.


سعیده جونمی همیشه با محبتت من را شرمنده کردی عسیسم
آرتین خوششششکل منو محکم ببوس

melika
28 مهر 92 15:54
سلام وبلاگ قشنگی داری اگه میشه منم مهمون وبلاگت کن
میشه به این سئوالم جواب بدید
هنوز برای دخترم اسم نذاشتم
نظرتون راجع به این اسم ها چیه؟

آوین، یاسمن، مهرسا، ثنا، شاینا

کد.م قشنگ تره؟

جوابش را به وبلاگم بفرست ممنون
http://maheman137.blogfa.com/


سلام به مامان یه نی نی دختری گوگولی
من اسم مهرسا را دوست دارم هم معنیش قشنگه هم آهنگ اسمش دلنشین

فروغ
29 مهر 92 0:51
سلام سلام منا جونم.کلی دلتنگت شده بودم خانومی.من یکی که به شخصه همه جوره چه تو شادی و چه مواقع غم داشتنت پیشتم.دوست خوب خودشا تو همه موارد همدرد دوستش میدونه نه صرفا تو شادیا...واست از ته دل دعا میکنم هیچ وقت هیچ وقت غمگین نشی عزیزم...خیلی دوستت دارم مادر نمونه.عکس از خودت و الینا هم بذار که دلم واستون یه ذره شدهههه....مهرادا که دیگه نگووووو....


سلام فروغ مهربونم
منم کلی دلم واسه تو و مهراد نازم یه ذررره شده
امروز فرصت کنم میام عزیز دردونه م را میبینم

چشم به زودی میذارم
مامان یاسمن و محمد پارسا
29 مهر 92 4:23
عزیز دلم خوشحال شدم وقتی دیدم با روحیه و پر انرژی پست گذاشتید امیدوارم اینجا پر بشه از خاطرات خوش اینده


مرسی دوست گل و همراه همیشگیمممم
عاشق محبت و مهربونیات هستم عسیسسسممم
ندا مامان نيايش
29 مهر 92 7:08
سلام . اميدوارم كه اين پاييز شروع خوشبختي و سلامتي بينهايت شما و الينا باشه .


چه دعای قشنگی
امرزوم را با این دعای قشنگت ساختی
مامان نیایش ونازنین
29 مهر 92 8:59
سلام منا جون فقط می تونم بگم خیلی خوشحال شدم که دوباره اومدی . همیشه برات دعا می کنم .


سلام عزیزم
مرسی که به یادما هستی
مهرنوش مامان مهزیار
30 مهر 92 8:16
سلام عزیزم خیلی خوشحال شدم که دوباره نوشتی . هر روز بهت سر میزدم. شماره هم برات گذاشته بودم عزیزم.
من با اینکه تازه با شما آشنا شدم اما علاقه ی خاصی به تو و الینا جون دارم.
عزیزم دوستان مجازی گاهی بهتر از یه خواهر هستند . امیدوارم من و البته ما دوستهای مجازی بتونیم در کنارت باشی.
خانمی حدودا 2 شایدم 3 هفته پیش داشتم میرفتم خونه شب حدود 8:30 با ماشین بودم وقتی دور زدم احساس کردم شما هستی که داشتی میرفتی اون سمت خیابون به سمت بیمارستان گلستان . کلی هواسم پرت شد و میگفتهم مامان الینا بود مامان الینا بود که آقای همسر گفت اول ما رو سالم برسون بعد برو مامان الینا رو پیدا کن .
کلی شاکی شدم ولی بعد که فکر کردم گفتم خوب شاید منا جون نبوده و من اشتباه گرفتم. آخه من فقط عکس تو دیده بودم.
الینا جون رو ببوس عزیزم . زود زود بیا باشه


سلام همشهری با معرفت
خوبی عزیزم؟
عزیییییز دلمی که اینقدر به من لطف داری گلم
نه عزیزم من گلستان اگه بیام با ماشین خونه مامانم و یا خواهرم میرم هرچند خونه مامانم همون طرفاس که تو حدس میزدی شاید من را دیده باشی
اما سعادت دیدن روی ماهتون را از نزدیک من نداشتم عزیزم
انشالله یه فرصتی پیش بیاد و بتونم روی ماه تو و مهزیار عزیزم را ببینم
سمیرا
30 مهر 92 11:59
چقدر خوب که دوباره اومدی خیلی دلتنگ الینا جون با اون موهای ناز فرفریش بودم تصمیم خیلی خوبی گرفتی خوشحالم که اومدی


مرسی سمیرا جون
ناهید
30 مهر 92 15:03
سلام منا جوون
من از خوانندگان خاموش وبلاگت بودم
عزیزم حالا که این تصمیم را گرفتی من بهت توصیه میکنم کتاب قانون شفا اثر کاترین پاندر را بخونی .. خیلی روی مثبت بودن تاثیر مثبت میزاره ... اطمینان دارم که موفق خواهی شد و همونطور که خودت اشاره کردی بر میگردی به دوران قبل از 4ماهگیه الینا جوون... با آرزوی بهترینها



سلام دوست خوبم
وای نمیدونی چقدر خوشحال میشم وقتی خواننده های خاموش و دوست داشتنیم واسم پیغام میذارن
مرسی بابت پیشنهاد کتابت عزیزم
من شفای زندگی لوئیز هی را خونده بودم اما این کتابی که شما گفتی را همین الان از انترنت دانلود کردم و میریزم رو گوشی تا شبا قبل از خواب بخونم
بازم یه دنیا مرسی از مهربونیات

مامان مانی جون
30 مهر 92 17:40
میدونم که هر روز آپ نمیکنی اما نمیدونم چرا عادت کردم هر روز بهت سر بزنم
اصلنم دیوونه نیستم
عادت کردم دیگه
مریضم نیستم
خوبم باباجون حالم خوبه فقط عادت کردم

الان خوشحالی
احساس خوشبختی میکنی که من دوستتم
نگو نه که اینجوری میشی
----------------------------------------------------
شوخی
البته اینکه هر روز سر میزنم شوخی نبود ها
خوشحال بودم گفتم یه چی بگم تو هم بخندی
الهی غصه ها راهشون گم کنن و دیگه نزدیکتم نیان





اصلا میدونی چیه سعیده
منم عادت کردم به کامنتهای تو
وقتی مینویسی با جون دل میخونم
اصلا بیا هر روز اینجا یه سلام بده و برو
همین یه دنیا واسم ارزش داره
پست جدیدم یخورده طول کشی شد! اینروزا هم سرکار کار رو سرم ریخته
تو خونه هم که دیگه .....
لحظه های من و تو
30 مهر 92 20:28
انشالله انشالله سرسبز ترین بهار زندگیتون رو از پاییز امسال آغاز کنید.
روزی نیست که به خودت و الینا فکر نکنم
روزی نیست که به وبلاگت سر نزنم
شاید بیشتر از هرکسی درکتون کنم
هروقت برای محمدحسین کوچولو دعا میکنم بیاد الینا جون و شما میافتم و دعاتون میکنم
خوشبخت و سلامت باشید


مرسی بابت دعای قشنگت عزیزم
انشالله هممممممممه کوچولوهای بیمار شفا پیدا کنن
مامان یاسمن و محمد پارسا
1 آبان 92 14:07
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد / بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم / بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد . . .
عید غدیر خم مبارک باد


عید تو هم مبارک عزیزم
مامان محمدصالح
1 آبان 92 18:14
Bravo
Excellent

پاییز همیشه فصل خیلی قشنگی بوده برای اونایی که احسسات ناب وویژه دارن
تبریک وهزار تبریک بابت تصمیمی که گرفتی خودت که جای خود داری چقدر به ما انرژی دادی
من در مسجدآل محمد(ص)برای همه ی هموطنانم دعا میکنم ویژه برای فرشته کوچولو


مرسی از لطفت خانم گلی
مامان محمدصالح
1 آبان 92 18:19
کاش همه ی ما بتونیم مثل شما سوار براسب زیبای زندگی باشیم ولدت ببریم نه اینکه با حالت ناشاد واجبار فقط اونو دنبال کنیم.... موفق وشاد باشی مثل گذشته مثل همیشه
azar
1 آبان 92 19:05
cheh khoob kardi omadi azizam delemon tang shodeh baratoon omidvaram hamisheh delt shad basheh o labet poor az khandeh yeh alameh booos o boooos baray har doy shoma


check your email please
نرگس
1 آبان 92 20:54
marzieh
2 آبان 92 0:14
منا جون سلام خیلی خوشحالم کردی ایشالله این پاییز یه شروع جدید خوب دیگه واستون باشه هم اینجا پر بشه از آرامش هم خونه دلت عزیزم

تمام این 2 ماه بهت سر میزدم و به یادتون بودم تمام خاطراتیکه مرور کردی رو یادمه ...
عیدت مبارک دوست مثبت اندیش و خوش فکرم





سلام مرضیه گلم
چه خوب که اومدی اینجا منم دلم واسه تو و نیکان فسقلی دوست داشتنیم تنگ شده بود

ارزو
3 آبان 92 1:35
ﺳﻼﻡ ﻫﺮﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ 3 ﺑﺎﺭﺗﮑﺮﺍﺭﮐﻦ ،ﺑﻌﺪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺑﺨﻮﻥ : ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦﺍﻟﺮﺣﯿﻢ ﻻﺣﻮﻝ ﻭﻻﻗﻮﺓ ﺍﻻ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻠﯽ ﺍﻟﻌﻈﯿﻢ ﺁﻣﯿﻦﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ 9 ﻧﻔﺮ ﺑﻔﺮﺳﺖ ، ﺁﺭﺯﻭﺕ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩﻣﯿﺸﻪ ، ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﻭﻟﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩﻣﯿﺸﻪ ! ﭘﺎﮎ ﮐﻨﯽ ﯾﺎ ﻧﻔﺮﺳﺘﯽ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺁﺭﺯﻭﺕ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩﻧﺸﻪ ﺍﻻﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ، ﺩﻗﯿﻘﺎ 9 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﯾﻪﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯿﺎﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪگل
شادی
3 آبان 92 15:19
سلام مونای گلم و الینای عزیزم.
خیلی خوشحالم که برگشتی و هستی.



سلام شادی جون
مرسی عزیزم آوینای نازم را ببوس
مامان مانی جون
4 آبان 92 13:11
ههههههههه سلام اصلا اینجا هر چی تو بگی همونه
محبوبه مامان ترنم
5 آبان 92 7:37
سلام منا جان.
ان شاالله حرکت توی یک پاییز شاد.....
امیدوارم از این به بعد زندگیت هم مثل نوشته هات رنگ شادی بگیره.
الینا جون رو ببوس


مرسی محبوبه جونم
sahar
5 آبان 92 14:08
مطمئنم پاییز امسال هم واست نوید آور روزهای خوب و خوشیه منای عزیزم .
شک ندارمممممممممممم



انشششششالا سحر جونم
الهام مامان رامیلا
5 آبان 92 18:27
سلام خدا رو شکر که روحیه خوبت رو دوباره به دست گرفتی یادته منا که اسم وبلاگت مسافر کوجولو بود وقتی اسم انتخاب کردی گفتم که دیگه باید اسم وبلاگت رو عوض کنی انشالله که همیشه از اتفاقات خوب بنویسی


سلام الهام جونم
چه خوبه که از اون موقع همراهم بودی عزیزم
رامیلای نازم رو ببوس
محبوبه مامان الینا
5 آبان 92 18:30
مونای عزیزم همیشه از صمیم قلب برای خودت و الینای نازم دعا میکنم عزیزم
خیلی خوشحالم که روحیه ات خوب شده و فصلی نو رو شروع کردی مونا جون


سلام محبوبه ی من
چقدر خوبه که من اینجا دوتا محبوبه دارم
مرسی عسیسم
مامان گیسوجون
6 آبان 92 1:20
موناااااااااااا جونم به حدی خوشحالم که خدا می دونه
عاشقتم مهربونمممممممممممم
به خدا تو تکیییییییییییی
صبور بودنت همیشه منو به خودم می آره که هی مثل مونا باش
دخمل مو فرفری قشنگت مثل گیسو برام عزیزه و همیشه تو یادمه
ببوسش

مونای عزیزم ممنوم از تو که همیشه به یادم بودی و هستی

خاله نرگس
6 آبان 92 9:28
هوووووووووووووووووووررررااااااااااا
خوشحالم كه برگشتي
داشتم عكساي گل دخترو ميديدم،پاي مونيتور ضعف كردم
عكس الانشم بذار آخه، ببينيم توو اين چند وقت كه نبودي چقد بزرگ شده آخه !



عزیزمی نرگس جون
ای به روی چشم!
مامان ملیناوکیانا
8 آبان 92 7:34
سلام مناجون.... خیلی خوب کردی که برگشتی عزیزم
امیدوارم همیشه بتونی این روحیه ی قوی و خوبت رو حفظ کنی و همیشه دوستای خوبی واسه همدیگه باشیم....
واسه نوشتن هیچ موقع تامل نکن چون سبک میشی حتی بعضی ها معتقدن که آدم با نوشتن میتونه درداشو درمان بکنه، اگه تاحالا این کارونکردی بهت پیشنهاد میکنم یه دفتر بردار و از ناراحتی ها و دردات اونجا بنویس حداقل نتیجش اینه که سبک میشی بقیه شو به خدا بسپر
آرزوم اینه که این پاییز برگ ریز واسه سه تایی تون همراه با ریزش تک تک خاطرات بد و هرچیزی باشه که ناراحتتون میکنه و یه شروع تازه باشه براتون


سلام مریم جون
دوتا فرشته هات خوبن ؟
چه آرزوی قشنگی ممنونم دوست خوبم
مامی کوروش
8 آبان 92 11:10
مونا جون خیلی خوشحالم که برگشتی
امیدوارم به زودی این وب پر بشه از خنده های دخملی نازم


مرسی فریمای مهربونم
مامان نیروانا
13 آبان 92 7:31
سلااااااااام منای من! چقدر ازت عقب موندم دوست نازنینم! چقدر شادم کردی امروز گل خانوم. توی همون بارونی که نوشتی رسیدیم اداره، البته من فقط نیم ساعت آخرش رو حس کردم و بقیه ش رو با اجازه تون خواب بودم. سرچشمه که رسیدیم بوی بارون قاطی با بوی صمغ درختای سرو دیوونه م کرد و حالا این نوشته های نویدبخشِ تو!
همیشه برام نماد امید و ایستادن بودی منا! کوه رو به یادم میاری اما نه یه کوه صخره ای زمخت، یه کوه پوشیده از سبزه و شقایق که توی دلش هزارتا چشمه ی جوشان داره و هر از جایی یکیشو با سخاوت به بقیه نشون میده.
من لحظه لحظه ی اون روزای قشنگی که نوشتی رو خوندمت. تو اولین مامانی بودی که من مادری هاش رو از زمان جنینیِ بچه ش میخوندم و عجیب همه ش یادمه. با اونهمه عشق و شوری که داشتی یه اتفاق سخت غیرمنتظره، غیرمنتظره تر میشه ولی تو ... .
کشته ی مرامتم منا و نمیدونی چقدر خوشحالم که بازم مینویسی، از شادیا و لحظه های امیدبخش. باور کن من ایمان دارم که هر چی شادی رو بیشتر بنویسی افزون میشه. از این قدم بزرگی که برای نشر شادیا برداشتی سپاسگزارتم منا. الهی صدچندان بشه برات و همه ی لحظه هات رو بگیره و هیچ غمی نداشته باشی که بخواهی برای خدا بنویسی. هزار بار دست و دل بزرگوارت رو میبوسم منا. عاشقتم و عاشق الینای نازنین که بهونه ی همه ی این لحظه ها و نوشته هاست.


نمیدونم چی بگم
نمیخام چیزی بگم که ا ارزش کلمه به کلمه ای که واسم نوشتی کم بشه
فقط بگم کامنتتت کلی بهم انرژی مثبت داد
مرسی بابت اینهمه لطف مهربونانه ی تو مهربونم