این دخمله یا پسره؟؟!!!
هوا اینجا حسابی سرد شده شاید همین سرما هم مننو تنبل کرده واسه نوشتن
کلی حرف واسه گفتن دارم اما مغزم یخ زده و به یه چیز بیشتر فکر نمیکنم اونم اینکه بالاخره الینا
کی میتونه به تنهایی راه بره ، الینا دو سالش شده اما هنوز ....
بگذریم ....
به خودم قول داده بودم اینجا حرفی از غم نزنم بذارید این غم تو دل بمونه
به امید اینکه همونجا مدفون بشه و اینهمه غم و حسرت فراموش شه
و خونه دلم پر از شادی بشه
.
.
تو این فکر بودم که با هر بهونه یه بار آسمون رو بیارم تو خونه
حواسم نبود که به تو فکر کردن ، خودِ آسمونه *
.
.
امروز میخام ماجرای کوتاه کردن موهای فرفری الینا را تعریف کنم
موهای فرفری الینا را خیلی دوست دارم اما یه مشکلی که داشت این بود که چون موهای
الینا ، وقتی کوچک بود نریخته بود و همون موهای نوزادیش بود همیشه پشت موهاش فر میخورد
و شونه کردنشون به سختی بود و اگه شونه نمیکردم خیلی بهم میپیچدن و یا موقع شونه زدن
اشک دخملم در میامد :( این بود که به نوید گفتم پشت موهاش را کوتاه کوتاه کنه تا
و روز پنجشنبه 7 شهریور الینا موهای پشت سرش را با ماشین کوتاه کرد و جلوشون را کوتاه کرد
و شد این:
و چند روز بعد که الینا پیش مامان جونش بود ، مامان جون توی خواب جلوی موهای الینا رو
مرتب کرد
و دخملم دیگه یه پسر بامزه شده بود دقیقا مثل این!:
البته نمیدونم چرا این پسملمون هنوز عاشق چادر نماز مامانش !!
تو اون عکس اولی الینا را برده بودیم پارک فجر و یه مامانی میخواست دخترش را کنار الینا سوار کنه
به دخترش گفت : بیا عزیزم بشین پیش این پسره!!!
و هر جا میرفتیم همه فکر میکردن که دخمله ما پسمله !!!
اما مامان و بابا به همین راضی نبودن بیتشر هم بخاطر کم پشت بودن موهای الی خانوم!
و در یک اقدام انقلابی بابا نوید باز ماشین اصلاحشو آورد و مامان منا ، الینا را گذاشت تو بغلش
و موهای الینا را از ته ته ته البته با صفر نه ها! بابا نوید میترسید که اگه از ته بزنیم دیگه مامان جون
تو خونشون ما رو راه ندن!
و دخملممون کچل شد مثل این!!
و این :
البته ما از اون روز به بعد این فسقلی رو ایلیا صدا میزدیم خودمون هم باورمون شده بود که دخملمون
پسر شده
اما الینا واسه اینکه بهمون ثابت کنه هنوز دخملمه رفت سراغ وسایل آرایشی مامان و به ما
حالی کرد که ای بابا من هنوزم دخملم !!!
اینجوری ببین!!!
و این:
و این دخملمون وقتی میخاد تی وی اونم از نوع تبلیغ ببینه اینجوری میشینه
هر چی هم من صداش بزنم هیییییییچ انگار نه انگار
البته الان پیشرفت کرده و میره میچسبه به میز تی وی با دستاش هم محکم میز را میگیره
که نخام بلندش کنم ، حالا یه بار عکس میذارم ببینید
البته دیگه کم کم موهای الینای خوشکلم در اومده و الان شده این!
خوب این بود داستان کوتاه کردن ببخشید کچل کردن موهای دخملمون!!!
و اینم یه الینا ساندویچ پیچ شده صبح ها که میره خونه مامان جونش